۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

ضربه به شکم و ریه‏ها و ایست قلبی علت شهادت هاله سحابی / بی رحمی و نامردی در نهایت درجه بوده است / اخبار تکمیلی

خبرنگاران سبز/ گزارش وخبر: 
پس از رسیدن اخبار اولیه در باره جان باختن هاله سحابی در جریان خاکسپاری پیکر پدرش در لواسان, خبرهای تکمیلی حاکی از آن است که ضرب و شتم نیروهای امنیتی و آسیب به شکم و ریه‏های این بانوی ۵۶ ساله و سپس ایست قلبی او علت شهادت وی بوده است. این روایت را فریدون سحابی,  برادر مرحوم سحابی, در گفتگوی کوتاهی با جرس اعلام کرده است. 

پیش‏تر به نقل از یحیی شامخی (پسر هاله سحابی) گفته شده بود که درگذشت مادرش ایست قلبی ایشان بوده است. فریدون سحابی عموی هاله تاکید کرد که اینطور نیست و ضرب و شتم در منتهی درجه بوده است و نیروهای امنیتی در منتهی درجه سختی و بیرحمی و نامردی نسبت به هاله کردند.

اخبار تکمیلی:

زنان تنفس مصنوعی می‌دادند
به نقل از برخی شاهدان پس از آن‌که هاله سحابی مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد و به زمین می‌غلتد برخی از زنان شرکت کننده در مراسم، با مشاهدۀ بیهوشی وی می‌کوشند با دادن تنفس مصنوعی، وی را تا رسیدن آمبولانس، زنده نگه دارند. پس ازمدتی، آمبولانس می‌رسد و تن خسته و بیهوش هاله به بیمارستان محلی منتقل می‌شود؛ اما متاسفانه معالجات بخش اورژانس بیمارستان، نتیجه نمی‌دهد و در کمال ناباوری و بهت همگان، دختر ارشد مهندس سحابی به شهادت می‌رسد.

-----------------------------------------
پیشانی هاله خونی بوده است
فاطمه گوارایی در عضو شورای فعالان ملی-مذهبی، و از آشنایان خانم سحابی در پاسخ به پرسش خبرنگار رادیو فردا مبنی بر احتمال آسیب دیدن سر هاله سحابی با باتوم می‌گوید:
این درست است که سرشان با ضربه باتوم آسیب دیده؟

شاهدانی که در آنجا بودند دیدند که صورت ایشان توی ماشین قدری خونین است. یعنی از قسمت سر خونی بوده و البته خود ایشان هم درخواست کرده که سایرین مداخله نکنند مبادا باعث بازداشت سایرین شود. ولی پیشانی خونین ایشان دیده شده که حکایت از ضرب و جرح داشته و ضربات دست نمی‌تواند قطعاً موجب خونریزی شود. قاعدتاً باید با چیز سخت‌تر از آن اصابت کرده باشد، یا به سر ایشان ضربه خورده باشد.ژ
--------------------------------------------
احمد منتظری: هم ضرب و شتم بود و هم هتاکی: یک مامور با آرنج خود محکم به پهلوی هاله زد و او را نقش بر زمین کرد
احمد منتظری در این گفتگو با تایید مسئله ضرب و شتم هاله سحابی توسط ماموران، گفت: «دقیقا هم ضرب و شتم همراه با هتاکی بود و من که در چند متری ایشان بودم، از قول تمام حضار که در کنار وی بودند متوجه شدم که یکی از چند ماموری که قصد داشت تصویر بزرگ مهندس سحابی را که در دستان دخترش (هاله) بود بگیرد، با کشیدن آن تصویر از دست هاله، بر اثر مقاومت و اعتراضی که وی انجام داد، با آرنج خود محکم به پهلوی هاله زد و او را نقش بر زمین کرد. بلافاصله نیز وی را به همراهی یک پزشک به بیمارستان منتقل کردند، که متاسفانه ایشان درگذشتند."


برخورد ماموران بیش از پیش خشونت آمیز و هتاکانه بود
احمد منتظری همچنین پیرامون برخورد ماموران با شرکت کنندگان گفت: «از نکات واضح و چشمگیر مراسم امروز، حضور تیمی از ماموران امنیتی و لباس شخصی بود، که بسیار هتاک و بی ادب و خشن بودند و بیش از دفعات و مراسم مشابه گذشته، به دنبال خشونت ورزی و اِعمال ضرب و شتم و اهانت به مردم بودند و به هیچ عنوان رعایت حال خانواده های داغدار و حضار را نمی کردند.»
--------------------------------------------------
یک مادر صلح: ماموری با مشت محکم به سینه هاله کوبید و او را مورد ضرب و شتم قرارد داد. هاله پس از این ضربات روی زمین افتاد

یک مادر صلح در گفت‌وگو با کلمه در باره دیده خود از حادثه می‌گوید: 
این مادر صلح می گوید: «صبح امروز هاله عکسی از پدر را بر روی سینه ی خود چسباند و در صف اول تشییع کنندگان راه می رفت که نیروهای لباس شخصی به حاضرانی که عکس سحابی را در دست داشتند حمله ور شدند و از جمله به هاله حمله ور شدند. ماموری با مشتی محکم به سینه هاله کوبید و او را مورد ضرب و شتم قرار داد. هاله پس ار این ضربات روی زمین پخش شد و او را به بیمارستان منتقل کردند که هنوز چیزی نگذشته بود که خبر اوردند هاله نیز کشته شده است.»
--------------------------------------------------

حسین شاه‌ حسینی: ناگهان به دختر مهندس حمله کردند، دختر زمين خورد و پنج شش لگد به پهلويش زدند.
حسين شاه حسينی عضو شورای مرکزی جبهه ملی (يکی از ده‌ها نفری بود که صبح روز چهارشنبه ۱۱ خرداد برای تشييع جنازه پيکر مهندس عزت‌الله سحابی به لواسانات رفت) در گفت‌وگو با دویچه وله می‌گوید: از زمان روشن شدن هوا يعنی حدود ساعت ۶ صبح جمعيت آرام آرام به لواسان می‌آمدند. پليس راه تمامی راه‌های منتهی به لواسان را بسته بوده و مردم مجبور بودند از راه‌های فرعی خود را به منزل مهندس سحابی برسانند با اين وجود تعداد جمعيت حاضر تا ساعت ۸ صبح به دهها نفر می‌رسيد.  
به گفته شاه‌حسینی، «از حدود ساعت ۷ صبح که مراسم شستشوی جنازه در داخل خانه آغاز شد عواملی که وارد خانه شده بودند فشار می‌آوردند که زودتر مراسم را تمام کنيد و جنازه را ببريد و از خانه خارج شويد ولی خانواده و دوستان مقيد بودند که تمامی مسايل رعايت شود.» پس از اتمام مراسم نیز عده‌ ديگری لباس شخصی می‌خواستند جنازه را با خود ببرند که با مخالفت جمعيت حاضر روبرو شدند و در داخل خانه موفق نشدند جنازه را با خود ببرند.

خانواده سحابی قصد داشتند جنازه را تا سر کوچه تشييع کنند اما وقتی به نزديک خيابان می‌رسند همان عده به همراه تعداد ديگری لباس شخصی به سمت جنازه هجوم آورده و آن را از دست مشايعت‌کنندگان می‌گيرند.

آقای شاه‌حسينی آن لحظه را اينگونه توصيف می‌کند: «نزديک سر کوچه که شديم، يک آمبولانس بهداری شهر لواسان در آنجا گذاشته شده بود و تعدادی از همان عوامل داخل جمعيت ايستاده بودند و يکباره کسانی را که مشغول حمل جنازه بودند و با تنها شعار لااله الاالله، محمد رسول‌الله، علی ولی‌الله می‌گفتند، اين را صريح به شما عرض کنم هيچ شعار ديگری نمی‌دادند، همه را کنار زدند و مرحوم مهندس سحابی را گرفتند. عده‌ای که جلوی جنازه بودند ممانعت کردند، اعتراض کردند که ناگهان به دختر مهندس حمله کردند، دختر زمين خورد و پنج شش لگد به پهلويش زدند. مردم عقب‌نشينی کردند و آقايان جنازه را از دست مردم گرفتند و در حينی که می‌گرفتند، مختصر توهينی شد، جنازه به زمين افتاد که مجدداً جنازه را بلند کردند و در داخل آمبولانس گذاشتند و آمبولانس را به سرعت به طرف قبرستان لواسان حرکت دادند. البته به طبع مردمی که آنجا بودند، تا به دختر رسيدند و همچنين به برادر مهندس سحابی که اسم‌شان مهندس سعيد سحابی‌است و به دختر ايشان هم چندين لگد به پهلو‌هايش زدند و مردم سروصدا کردند و محمد رسول الله گفتند ولی آقايان جنازه را برداشتند و رفتند».

مردم مشايعت‌کننده با خودروهای خود به قبرستان لواسانات می‌روند و در آنجا با در بسته روبرو می‌شوند و به آنها گفته می‌شود که نماز خوانده شده و جنازه دفن شده است.

به گفته‌ی أقای شاه‌حسينی پسر آيت‌الله منتظری و تعدادی ديگر از قم آمده بودند تا مراسم نماز مهندس سحابی را به جا آورند ولی به کسی اجازه ورود به قبرستان داده نشده است.

شاه‌حسينی می‌گويد مردم پس از خواندن فاتحه در پشت درهای بسته قبرستان به سمت خودروها بازگشتند و در راه بازگشت عده‌ای را دستگير کردند: «در حينی که مشايعين داشتند از در خارج می‌شدند، بدون هيچ مقدمه‌ای بعضی از اشخاص را همين طوری نشان‌‌يابی می‌کردند و موهای سرشان را می‌گرفتند و با لگد به طرف ماشين می‌کشيدند و می‌بردند».

آقای شاه‌حسينی می‌گويد پس از رسيدن به خانه متوجه می‌شوند که هاله سحابی پس از رسيدن به درمانگاه لواسانات پس از مدتی در اثر ضربه‌های واردشده بر بدنش دچار ايست قلبی شده و درگذشته است.

شکايتی از سوی خانواده سحابی و شامخی، همسر هاله سحابی تهيه شده و تا زمان تهيه اين گزارش ماموران دادستانی در داخل منزل هاله سحابی مشغول پرس و جو درباره چگونگی اين رويداد بودند. 

--------------------------------------------

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر