۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

نوشتار تحلیلی اکبر گنجی در خصوص روابط قدرت در ایران

نزاع/جنگ بر سر منابع کمياب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت اجتماعی در نظام سلطانی در تاريکخانه صورت می گيرد. اما وقتی نوبت طرد/حذف يک گروه از خوديها فرا می رسد، بايد فضای ذهنی جامعه را آماده کرد. حقيقت/افشاگری/دشنام/دروغ/تهمت؛ روش های آماده سازی ذهنيت اجتماعی برای فرايند حذف کم هزينه اند. کل سيستم (نظام سلطانی فقيه سالار) به لحاظ مالی فاسد است، اما همين سيستم فاسد، فساد های گروهی را که بايد حذف شوند، افشا می کند.
خبرنگاران سبز/سیاست:
اکبر گنجی سعی کرده است در این مقال، روابط میان جناهی در ایران و اصول رفتاری خامنه‏ای/احمدی را تا آنجا که ممکن است موشکافی کرده با آوردن براهین کافی، دلیل واکنش‏های آنان نسبت به یکدیگر را روشن نماید. او می‏نویسد:
شيوه برخورد احمدی نژاد به هيچ وجه مشابه شيوه ی برخورد هاشمی رفسنجانی و سيد محمد خاتمی با آیت الله خامنه ای نيست. آنان تابع رهبری بودند و اين يکی سرکش است
يکم- طرح مسأله: نظام استبدادی، نظام متصلب/بسته است. "طبقه ی حاکمه" آن، از يک گروه بسته تشکيل می گردد. در رژيم گذشته آن را "هزار فاميل" می ناميدند. فرزندان اين طبقه با يکديگر ازدواج می کنند تا منابع کمياب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت اجتماعی در انحصار خودشان باقی بماند. اگر به نخبگان (اليت) جمهوری اسلامی نگريسته شود، همين حکم درباره ی آنان هم صادق است. در سه دهه ی گذشته، همه با هم فاميل شده و از طريق خون هم به يکديگر متصل شده اند.
نظام استبدادی، قلمرو دولت/حکومت/زمامداری سياسی را به تاريکخانه تبديل می کند. تاريکخانه بهترين بستر رويش فساد است. به همين دليل، رتبه جهانی فساد "نظام سلطانی فقيه سالار" بسيار بالاست و کشورهای فاسد نفتی منطقه خاورميانه را پشت سر گذارده است: يعنی رتبه ۱۴۶ در ميان ۱۷۸ کشور جهان در سال ۲۰۱۰. وقتی اقتصاد دولتی است، اتصال به دولت تنها راه ثروتمند شدن می شود. انحصار اطلاعات در تاريکخانه استبداد، قدرت/ثروت آور است. به عنوان مثال، می خواهند زمين های کشاورزی را به زمين مسکونی/تجاری تبديل کنند. قبل از اعلان عمومی، خودشان (خودی ها) زمين ها را مفت می خرند، پس از تصويب و اعلان، خريدار خودی يک شبه ثروتمند می شود.
نزاع/جنگ بر سر منابع کمياب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت اجتماعی در نظام سلطانی در تاريکخانه صورت می گيرد. اما وقتی نوبت طرد/حذف يک گروه از خوديها فرا می رسد، بايد فضای ذهنی جامعه را آماده کرد. حقيقت/افشاگری/دشنام/دروغ/تهمت؛ روش های آماده سازی ذهنيت اجتماعی برای فرايند حذف کم هزينه اند. کل سيستم (نظام سلطانی فقيه سالار) به لحاظ مالی فاسد است، اما همين سيستم فاسد، فساد های گروهی را که بايد حذف شوند، افشا می کند.
فراماسونر، جاسوس، ساحر، جن گير، رمال، مرتاض، همجنس گرا، مدفوع خور، دروغ گو، فاسد، منحرف ناميدن گروه احمدی نژاد، در همين چارچوب صورت می گيرد. برای طرد/حذف استفاده از دشنام ضروری است. به همين دليل آيت الله مصباح يزدی گفته است: "اين آشغال ها هيچ کاری نمی توانند بکنند"[۱].
آری "آشغال" ناميدن گروه احمدی نژاد نوعی دشنام دادن به آنهاست، اما، با "آشغال ها" چه بايد کرد؟ روشن است: آشغال ها را بيرون- به سطل زباله- می ريزند. در فرايند حذف، ابتدأ بايد از گروهی که قرار است نابود شوند "انسانيت زدايی" کرد. آنها مثل ما نيستند. يعنی، آنها انسان نيستند. آنها "آشغال" هستند. "آشغال ها" را بايد سوزاند. خيال نکنيد که اين مدعيات تئوری/فلسفه بافی است. نازی ها با يهودی ها همين کار را کردند. ابتدأ از آنها "انسانيت زدايی" کردند و آنان را "آشغال" قلمداد کردند تا راه سوزاندنشان در آشويتس فراهم گردد.
در اين فرايند، اندکی از اخبار تاريکخانه استبداد برون ريخته و نوری بر زوايايی از آن تابيده می شود. بخشی از اين ماجرا آگاهانه و به منظور زدن گروه مورد نظر صورت می گيرد، اما بخش ديگری از آن حاصل نآن محصول نشت اطلاعات است. صحنه، عرصه ی خبررسانی/افشاگری و تکذيب اخبار است. اين کنش و واکنش، پيامدهای بسياری دارد. نور افشانی بر تاريکخانه ی "نظام سلطانی فقيه سالار" موجب با "لباس زير" يا "عريان" ديدن زمامداران سياسی می شود. هزينه اين عمل بسيار زياد است و به همين دليل بعضاً خبرهايی تکذيب می شود. از اين جهت بايد به استقبال اين تئاتر رفت.
در اين مقاله مواردی را برجسته خواهيم کرد. از طريق اين موارد مردم/تحليل گران/ دموکراسی خواهان به برخی از اتاق های تاريکخانه ی استبداد راه می يابند.
دوم- سخنان آقا تهرانی: حجت الاسلام آقا تهرانی- استاد اخلاق دولت احمدی نژاد و نماينده مجلس شورای اسلامی- بعد از قهر احمدی نژاد، در منزل رئيس جمهور با وی ديدار می کرد. آقا تهرانی می گويد در آن ديدار احمدی نژاد به وی گفته است:
"بالاخره وزير از اختيارات من هست يا نه؟ من به هر دليلی عزل و نصب می کنم، خوب يا بد! نمايندگان مجلس حق دخالت ندارند. اين انتخاب من است. خواه درست يا غلط، من اين کار را کردم؛ بله حضرت آقا هم بايد نظرشان را بدهند، رای ايشان هم، مصاب است و بايد عنايت شود. آقا يا موافق است يا مخالف؛ اگر موافق باشند که هيچ و اگر مخالفت کردند وظيفه ی من چيست؟ بنده صريحا خدمت آقا عرض کردم: اگر بدانم نظر شما هست که باشد ولی من نمی توانم با او کار کنم آيا حق انتقاد و گفتن را دارم؟ ايشان فرمودند: بله حق داريد. عرض کردم آيا اجازه دارم اگر نتوانستم، حتی استعفا دهم؟ فرمودند: خواستيد می توانيد. خب يک زمانی به من دادند تا فکر کنم؛ تا آن زمان يا استعفا می دهم يا می پذيرم آنچه را رهبری تدبير کنند. اين ضد ولايت فقيه می شود"[۲].
پس از ايراد اين سخنرانی و نقل آن توسط همه سايت های اصول گرا، پايگاه اطلاع رسانی رياست جمهوری طی اطلاعيه ای به شرح زير سخنان آقا تهرانی را تکذيب کرد:
"به دنبال درج خبری نادرست و خلاف واقع با عنوان "مهلت رهبر انقلاب به احمدی نژاد" در برخی از سايت های خبری از زبان حجت الاسلام آقا تهرانی به نقل از دکتر احمدی نژاد، بدين وسيله ضمن تکذيب اين خبر، از کليه رسانه ها درخواست می شود از انتشار هرگونه خبر غير رسمی در خصوص رييس محترم جمهور خودداری کنند".
احمدی نژاد گمان می کند اختلافات فکری اش با اصول گرايان از يک سو، و ايستادگی اش در برابر رهبری از سوی ديگر، باعث افزايش پايگاه اجتماعی اش در ميان مردم شده است
در تکذيبيه ی رياست جمهوری، فقط تعيين "مهلت" برای استعفأ تکذيب شده است. ممکن است آيت الله خامنه ای برای او مهلتی تعيين نکرده باشد، اما شواهد و قرائن بعدی نشان می دهد که احمدی نژاد تا مرز استعفأ پيش رفته بود.
سوم- سخنان باهنر: محمد رضا باهنر- نايب رئيس مجلس شورای اسلامی- طی يک سخنرانی دو خبر زير را به اطلاع عموم می رساند:
۱-۳- تهديد احمدی نژاد به استعفأ: "اتفاقات اخير دولت و عدم پذيرش وزير اطلاعات و قهر و مسايلی از اين قبيل خيلی خوب نبود. خيلی ها تحليل کردند که اين مسئله برنامه ريزی شده و پيش بينی شده بود. از نظر ما در خصوص اصل عمل يک کار از قبل برنامه ريزی شده بود ولی زمان وقوع يک حادثه بود. اتفاق ناميمون و نامبارکی بود و ده، پانزده روز هم طول کشيد ولی آقای رييس جمهور پذيرفتند که آقای مصلحی با حکم رهبری در وزارت اطلاعات باقی بمانند و آقای احمدی نژاد هم که کار را تا استعفا جلو برده بودند در جمع بندی نهايی به اين نتيجه رسيدند که در رياست جمهوری باقی بمانند. الان برداشت ما اين است که آقا باز هم علاقمند هستند که اين دولت تا پايان دوره قانونی کارش را با آرامش ادامه بدهد و به صورت طبيعی عمر دولت دهم به پايان برسد. البته قبلش برداشت ما اين بود که آقا حاضر است خيلی هزينه ها داده شود و دولت دهم کارش را پايان دهد ولی ديديم که آقا حاضر اند اتفاق غيرمعمول نيافتد و دولت فعلی به کارش ادامه دهد"[۳].
مهمترين خبر اين بند که به اطلاع عموم- خصوصاً نيروهای اصول گرا- رسانده می شود خبر استعفأ نيست،بلکه اعلان اين خبر است که تا پيش از مسأله ی عزل وزير اطلاعات ولی فقيه حاضر بود "خيلی هزينه ها داده شود تا دولت احمدی نژاد کارش را پايان برد"، اما آن شيوه پايان يافت و ديگر نه تنها از آن خبرها نيست، بلکه دوران حسابرسی فرا رسيده است.
۲-۳- ايستادن احمدی نژاد در برابر رهبری: "آقای ميرکاظمی وزير نفت سعی می کرد علاوه بر هماهنگی با رييس جمهور با برخی مقامات بلند پايه [آيت الله خامنه ای] هم هماهنگ باشد ... در رابطه با اينکه اين ادغام ها چگونه بايد انجام شود و آيا دولت می تواند وزارت خانه جديد تشکيل دهد بحث هايی بود که ما از شورای نگهبان که تنها مرجع تفسير قانون اساسی است، تقاضای تفسير کرديم. رای شورای نگهبان هم گفت که بايد وزارت خانه جديد به تصويب مجلس برسد و اگر وزيری برای وزارت خانه های قبلی رای اعتماد گرفت اکتفا نمی کند تا برای وزارت خانه جديد انتخاب شود. ولی باز هم بحث بود تا اينکه با دعوت خود مقام معظم رهبری جلسه ای با حضور سران سه قوه تشکيل شد. در اين جلسه بحث تفسير شورای نگهبان مطرح شد. جلسه دو، سه ساعته ای برگزار شد. برخی از بخش های جلسه دلگير کننده بود. آقای احمدی نژاد بحث شان ايراد به تفسير شورای نگهبان بود که آقا می فرمايد تفسير شورای نگهبان حرف آخر و لازم الاجرا و بايد تبعيت شود. آقا گفت اگر هم بحثی شود تاثيری در نتيجه ندارد و نظر شورای نگهبان لازم الاتباع است. همچنين رييس جمهور اعلام کرد که آيا اين، حکم حکومتی است و آقا فرمود اين جلسه، جلسه حکومتی است زيرا يکی از وظايف رهبری تنظيم روابط قوا است ولی اين نظر، نظر قانون است نه حکم حکومتی"[۴].
گمان فقيهان اين است که با متهم کردن تيم احمدی نژاد به بی دينی، زمينه زدن آنان مهيا خواهد شد
احمدی نژاد چند وزارتخانه را در هم ادغام کرد. مجلس و شورای نگهبان در برابر او ايستادند. در جلسه ی سران قوا با رهبری هم او نظر آنان را نپذيرفته و از ولی فقيه می پرسد که آيا اين هم حکم حکومتی ديگری است؟ رهبری جلسه را حکومتی به شمار آورده، اما نظريه را قانون اعلان می کند. احمدی نژاد پس از آن جلسه نيز زير بار حکم آنها نمی رود و همچنان سرپرست وزارت نفت باقی می ماند. پس از اين که مجلس موضوع را به عنوان شکايت به قوه ی قضائيه ارجاع داد، رئيس جمهور در ۱۲/۳/۹۰ علی آبادی را به عنوان سرپرست وزارت نفت معرفی کرد.
چهارم- سخنان آيت الله نمازی: آيت الله عبدالنبی نمازی- نماينده ولی فقيه و امام جمعه کاشان، عضو مجلس خبرگان رهبری، دادستان پيشين کل کشور - طی يک سخنرانی اخبار زير را به اطلاع طلاب رساند تا آنها هم به اطلاع مردم برسانند:
۱-۴- درخواست فرمانده کل سپاه از رهبری: به گفته وی، سرلشکر جعفری- فرمانده کل سپاه- از آيت الله خامنه ای درخواست می کند که سپاه همه ی اعضای "جريان انحرافی" را بازداشت کند.اما آيت الله خامنه ای می گويد شخص احمدی نژاد را بايد از بقيه جدا کرد.
۲-۴- فرمان آيت الله خامنه ای به فرمانده کل سپاه: "آقای سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه رفتند خدمت مقام معظم رهبری و گفتند اجازه بدهيد ايشان را بگيريم کل غائله حل می شود حالا نهايتاً چند روزی بعضی ها اظهار نگرانی خواهند کرد و تمام خواهد شد. آقا ظاهراً هنوز به اين نتيجه نرسيدند ولی فرمودند همه عوامل را دستگير کنيد کسانی که نيروهای عملياتی اين طرح هستند آقا فرمودند با قوت بازجويی کنيد و بررسی کنيد اما حساب رئيس جمهور را جدا کنيد"[۵].
۳-۴- تکذيب دفتر رهبری: دفتر آيت الله خامنه ای به سرعت مدعای آيت الله نمازی را به شرح زير تکذيب کرد:
"با توجه به برخی اظهارات درخصوص تدابير و بيانات و مواضع مقام معظّم رهبری مدظلّه‌العالی که حاوی مطالب خلاف واقع بوده و از راه‌های غير موثق و غير‌مستند در اختيار گويندگان آنها قرار گرفته است، ضمن تحذير آقايان محترم از نقل اين قبيل مطالب بی‌اساس، مؤکداً يادآوری می‌شود که اخبار مربوط به معظّم له صرفاً از مجاری رسمی انتشار می‌يابد و از رسانه‌ها (خبرگزاری‌ها، مطبوعات و سايت‌ها و …) انتظار می رود از درج مطالبی که به شيوه‌های ديگر منتشر می‌شود، جداً خودداری کنند"[۶].
۴-۴- تکذيب سپاه پاسداران: سپاه پاسداران هم مدعای نمازی را تکذيب کرد و گفت: "مطلب منتشره اخير صحت نداشته است و تکذيب می گردد"[۷].
۵-۴- حقيقت چيست: وقتی از وزير اطلاعات درباره بازداشت اعضای "گروه انحرافی" سئوال کردند، گفته بود ما در جريان قرار نداريم، از آنها که بازداشت کرده اند بپرسيد. همه متهمان توسط سپاه بازداشت شده اند. سپاه پاسداران تحت امر مستقيم آيت الله خامنه ای است و بدون دستور/مجوز رهبری سپاه قادر به بازداشت غير نظاميان نيست. بدين ترتيب، مدعای آيت الله نمازی نمی تواند کاذب باشد. پاسخ علنی آيت الله نمازی در نماز جمعه ی ۱۳/۳/۹۰ کاشان نيز مويد اين مدعاست. او گفته است:
"بنده از هر دو اطلاعيه گلايه دارم. هم اطلاعيه ی روابط عمومی سپاه و هم دفتر مقام معظم رهبری منتهی در اطلاعيه ی سپاه تعبير نادرستی استفاده شده بود. بنده به اين آقايان می گويم که مواظب باشيد شما فقيه نيستيد و تنها مقلد می باشيد. واژه تکذيب يعنی دروغ، دروغ را نسبت به يک فقيه می دهيد و اين بار حقوقی و فقهی دارد. تکذيب گناه کبيره است اگر مطابق با واقع نباشد و کسی که گفته است از نظر شرعی هشتاد ضربه شلاق دارد...کسی که تنها يک پاسدار است در حريم يک فقيه وارد می شود؟! کسی که پنجاه سال در اسلام زحمت کشيده است...شما کجا بوديد؟ اين گونه وارد حريم يک فقيه و خدمتگزار که هميشه در خط مقدم بوده است وارد می شويد...بنده گلايه دارم و شکايت اين آقايان را انشاءالله بعد از سالگرد ارتحال حضرت امام خدمت مقام معظم رهبری خواهم کرد. گلايه دفتر را هم خدمت آقا عرض خواهم کرد. هرچند برخی آقايان تماس گرفته و گفتند منظور شما نبوديد و قضيه چيز ديگری بوده است ولی مردم آنچه منعکس شده را می بينند. کاری به نيت شما ندارند. اميدوارم اين مطلب برای آقايانی که از شهرهای مختلف قم، اصفهان، تهران تماس گرفتند، مشخص شده باشد. انشاءالله در آينده گزارش مسئله و گلايه را محضر مقام معظم رهبری خواهم داد"[۸].
۶-۴- کاهش آرأ در اثر حمايت رهبری: مدعای ديگر آيت الله نمازی اين بود که احمدی نژاد گفته، در اثر حمايت آيت الله خامنه ای شش ميليون از آرای او در انتخابات رياست جمهوری ۸۸ کاسته شده است:
"اشتباه اينها و شخص رئيس جمهور اين است که فکر می کنند آراء ۲۴ ميليونی مال خودشان است و حتی در جلسه ای گفته بوده است که شش ميليون از آراء من به خاطر حمايت آقا کم شده است و الا آراء من سی ميليون بوده است"[۹].
۷-۴- تکذيب رياست جمهوری: دفتر محمود احمدی نژاد اين مدعای آيت الله نمازی را به شرح زير تکذيب کرد:
"در پی تحرکات يک جريان سياسی- رسانه‌ای عليه دولت خدمتگزار و ايراد اتهاماتی از قبيل ارتباطات رازآلود، فساد سياسی، اقتصادی و اعتقادی، سازماندهی فعاليت‌های انتخاباتی و بسياری ديگر از مطالب موهن و تأسف‌برانگيز، اخيراً سخنان دروغی درباره تأثير برخی از بزرگان کشور در کاهش آرای رييس‌جمهور محترم را به ايشان نسبت داده‌اند. مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبليغات رياست جمهوری ضمن تکذيب اين مطالب بی‌اساس منتشره، پيگرد حقوقی عوامل توليد و انتشار گزارش‌های دروغ، داستان‌سرايی‌های تخريبی عليه دولت و شخص رييس‌جمهور را وظيفه خود می‌داند. به نظر می ‌رسد عده‌ای برای چنگ‌اندازی به قدرت، همه مرزهای اعتقادی و اخلاقی را زير پا می ‌گذارند و با جعل خبر، تهمت، افترا و دروغ‌پردازی به فهم و شخصيت ملت توهين می‌نمايند"[۱۰].
پس از علنی شدن نزاع کنونی، چهره های شاخص اصول گرا بارها اعلان کرده اند که احمدی نژاد گفته، آرای ۲۵ ميليونی وی در انتخابات ۲۲/۳/۸۸، اينک به ۳۵ ميليون رأی افزايش يافته است. به عنوان نمونه حجت الاسلام مصباحی مقدم گفته است:
"گفت​وگوهايی هم که رئيس​جمهور در مدت دورکاريش با برخی افراد داشته نيز گفته است که "من الان ۳۵ ميليون رای دارم"! يعنی ۱۰ ميليون از آرای مخالفان هم به آرای ايشان اضافه شده است"[۱۱].
احمدی نژاد تاکنون اين مدعا را رد نکرده و فقط مدعای کاهش آرايش- در اثر حمايت رهبری- را تکذيب می کند. بنابراين، احمدی نژاد گمان می کند اختلافات فکری اش با اصول گرايان از يک سو، و ايستادگی اش در برابر رهبری از سوی ديگر، باعث افزايش پايگاه اجتماعی اش در ميان مردم شده است.
۸-۴- جزئيات عزل و ابقای وزير اطلاعات: آيت الله نمازی جزئيات پشت پرده عزل نصب وزير اطلاعات، راه ندادن او به کابينه پس از ابقای وی از سوی آيت الله خامنه ای، و ايستادگی احمدی نژاد در اين ماجرا تا آخر در مقابل ولی فقيه را به شرح زير گزارش کرده است:
آيت الله خامنه ای شخصاً مديريت مقابله با تيم احمدی نژاد را بر عهده دارد
"در قضيه وزير اطلاعات، وزير گزارشاتی داده بود خدمت آقا که اينها [جريان انحرافی] چه کسانی هستند و قصدشان چيست و تنها راه را در برکناری وزير ديده بودند و آقا متوجه بود و اين قضيه از شش ماه قبل گزارش شده بود به آقا که به فرياد اطلاعات برسيد که اين ها در حال توطئه هستند اگر خاطرتان باشد چهار پنج ماه قبل آقا خودشان رفتند وزارت اطلاعات که به دنبال همين گزارش بود. آقای مصلحی يک جلسه داخل سازمانی تشکيل داده بود و برای کادر اطلاعات مطالبی را گفته بود و يک آقايی به نام عبداللهی که رئيس ستاد اطلاعات بوده در صحبت ها پارازيت ايجاد می کرده که نه آقا اينجوری نيست و وزير اطلاعات بعد از جلسه حکم عزل ايشان را صادر می کند. اين هم عنصر نفوذی دفتر رئيس جمهور بوده است. بعد از اين آقای رئيس جمهور آقای مصلحی را احضار می کند که چرا ايشان را بدون هماهنگی من برداشتی؟! آقای مصلحی می گويد که من وزيرم و اين شخص کارمند من می باشد و رئيس جمهور هم می گويد که شما يا استعفا بدهيد يا من عزلتان می کنم و آقای مصلحی هم استعفا می دهد. خبر که به آقا می رسد ايشان آن حکم را صادر می کند. البته قبل از حکم به خاطر اين که مسئله رسانه ای نشود شخصاً در چند سطر خطاب به رئيس جمهور می نويسند که آقای مصلحی بايد در جای خودش ابقا بشود و خود آقا هم اين نوشته را که دست نويس بوده در پاکت گذاشته و در پاکت را می چسبانند و يکی از اعضای دفتر به دست رئيس جمهور می رساند. رئيس جمهور می پرسد که نامه چيست؟ اظهار بی اطلاعی می کنند و وقتی نامه را باز می کنند می خوانند و می گويند: خب اين مسئله که تمام شده است! گزارش را که به آقا می دهند آقا مطلع می شوند و حکم را صادر می کنند. در اولين جلسه ای که هيئت دولت در کردستان بودند آقای مصلحی شرکت نمی کنند. در اولين جلسه در تهران آقای مصلحی با مشورت دفتر [رهبری] به قم سفر می کنند ولی در جلسه دوم هيئت دولت شرکت می کنند. رئيس جمهور که وارد جلسه می شود به احترام آقای حائری که درس اخلاق گفتند چند دقيقه ای می نشيند و بعد با اجازه ی آقای حائری جلسه را ترک می کند و از طريق يکی از اعضای دفتر آقای مصلحی را صدا می کنند و می پرسد که شما چرا شرکت کرديد؟ آقای مصلحی می گويد دستور آقاست. رئيس جمهور می گويد شما به مسائل بين من و آقا کاری نداشته باشيد و خودتان را درگير اين مقوله نکنيد. آقای مصلحی از جلسه ی هيئت دولت خارج می شود و در نهايت خبر به آقا می رسد و آقا محکم می گويند که آقای مصلحی حتماً بايد در جای خوشان باشند و به همين دليل مشايی گفته بود که ما احتمال نمی داديم که آقا اين قدر محکم بمانند و آقا هم که گفته بودند من تا آخر پای اين مسئله می ايستم منتها با حفظ آرامش کشور در حالی که اوضاع منطقه مانند مصر و ليبی و بحرين و عربستان به اين صورت است بايد طوری رفتار کرد که هم اين فتنه مهار و کنترل بشود توسط وزارت اطلاعات و دستگاه قضايی، و هم آرامش کشور پابرجا باشد"[۱۲].
اين شيوه برخورد احمدی نژاد به هيچ وجه مشابه شيوه ی برخورد هاشمی رفسنجانی و سيد محمد خاتمی با آيت الله خامنه ای نيست. آنان تابع رهبری بودند و اين يکی سرکش است.
پنجم- سخنان ذوالنور: مجتبی ذوالنور- جانشين نماينده ی ولی‌فقيه در سپاه پاسداران- در مصاحبه با خبرگزاری فارس ضمن تأييد قهر احمدی نژاد از تماس حدود دويست تن را زمامداران کشور با او در طی آن مدت خبر داده و گفته است:
"نظام تمام تلاش خود را انجام داد که خانه نشينی رئيس جمهور به انظار عمومی کشيده نشود و لذا قهر وی مخفی شد و مسئولان با خويشتن داری اظهار نظر نکردند اما وقتی موضوع به رسانه‌ها کشيده شد موضع‌گيری‌ها در قبال آن طبيعی بود؛ چرا که ديگر کتمان شدن آن قابل توجيه نبود. در ۱۱ روزی که رئيس جمهور در محل کار خود حاضر نبود، حدود ۲۰۰ نفر از شخصيت‌های نظام به صورت حضوری يا تلفنی ناصحانه و دلسوزانه با احمدی‌نژاد صحبت کردند...احمدی ‌نژاد بعد از ۱۱ روز سعی کرد با چسب و وصله مشکل را درست کند و بگويد هيچ تقابلی وجود ندارد و ديگران در فهم خود اشتباه کرده‌اند...اين جريان و برخی از شخصيت‌های رأس آن به‌ شدت به رئيس‌جمهور گره خورده‌اند اما اميدواريم که اين گره گسيخته شود. جدايی جريان انحرافی از رئيس‌جمهور در حال حاضر سخت است اما زمانی می‌توان آن را باور کرد که رأس جريان فتنه توسط رئيس‌جمهور کنار زده شود...مقام معظم رهبری، مراجع عظام تقليد و دلسوزان انقلاب به صورت علنی و پنهانی درخصوص جريان انحرافی و شخص مشايی اظهار نظر کردند اما آنچه به جايی نمی ‌رسد فرياد است بنابراين هيچ يک از آن صحبت‌ها تاثير گذار نبود"[۱۳].
ششم- حوادث ماه رجب: طی ماه گذشته سايت های اصول گرا اخبار زيادی به نقل از اسفنديار رحيم مشايی درباره اتفاقاتی که قرار است در ماه رجب بيفتند، منتشر کردند. دفتر احمدی نژاد در اطلاعيه‌ای انتساب اين گونه اخبار به رييس دفترش را تکذيب و اعلام کرد:
"در کنار سلسله اتهامات نادرست و ناروايی که اين روزها به رييس دفتر رييس‌جمهور نسبت داده می‌شود، انتساب شايعه‌ای در خصوص اول ماه مبارک رجب و حوادث بعدی بيش از ساير اتهامات مضحک و درعين‌حال تأسف بر‌انگيز است. بدينوسيله ضمن تکذيب اين داستان‌سرايی‌ها و حاشيه‌سازی‌های بی‌مورد برای دولت خدمتگزار، همگان را به رعايت حريم اخلاق و تقوای الهی دعوت می‌نمايد".
هدف تأمين سلطه ی يک صنف- صنف فقيهان- است. احمدی نژاد و يارانش نمی بايد به طور مستقيم به موجودات رازآلود مرتبط شوند
هفتم- عدم اختصاص بودجه وعده های سفر رهبری به قم: آيت الله خامنه ای به هر استان يا شهری سفر می کند، وعده های زيادی طی آن سفر داده می شود که تحت عنوان مصوبات بايد به اجرا در آيند. علی بنايی- نماينده ی قم در مجلس شورای اسلامی- اخيراً درباره ی عدم اختصاص بودجه ی وعده های سفر آيت الله خامنه ای به شهر قم گفته است:
"در سفر رهبر معظم انقلاب به قم ۱۴۰۰ ميليارد تومان اختصاص يافت که اگر طی سه سال اين بودجه تأمين شود بايد سالانه ۳۹۰ ميليارد تومان اختصاص يابد اما برای سال ۹۰ چه مقدار بودجه اختصاص يافته است؟ حداقل ۱۹ مورد نياز ماده ۳۲ بود که بنده از معاون راهبردی رئيس جمهور مجوز آن را گرفتم ولی تنها دو مورد اعمال شده است و بقيه موارد قطعا اعمال نشده و اين نشان می‌دهد اعتبارات سفر رهبری تخصيص نيافته است. ما فقط سال ۹۱ و ۹۲ را فرصت برای اخذ اين اعتبارات داريم و آيا دولت در اين دو سال ۱۴۰۰ ميليارد به استان قم اختصاص می دهد. آنچه مسلم است به علت عدم اختصاص بودجه سفر مقام معظم رهبری در حق مردم قم اجحاف شده است"[۱۴].
هشتم- تشکيل جلسه سران برای عزل احمدی نژاد: سايت آينده متعلق به گروه هاشمی رفسنجانی ادعا می کند که احمدی نژاد گفته است سران قوا با حضور آيت الله خامنه ای برای عزل وی تشکيل جلسه داده اند. اين خبر به گوش آيت الله خامنه ای رسيده و او بسيار ناراحت شده است. می نويسد:
"اظهارات بی اساس يکی از مقامات اجرايی [احمدی نژاد] که نه تنها درصدد اصلاحش برنيامده که بارها در محافل مختلف برآن افزوده، موجب نارضايتی مقامات عالی رتبه نظام [آيت الله خامنه ای] و دلسوزان کشور شده است. اين مقام در هفته های اخير در برخی محافل اظهار داشته است که رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و روسای قوه مقننه و قضاييه جلساتی را برای هماهنگی جهت عزل وی برگزار کرده اند. مقام مذکور در برخی از اظهارات خود نام يکی از بزرگان را نيز به اين جمع سه نفره اضافه کرده است. اين درحالی است که با پيگيری های به عمل آمده مشخص شده است هيچ جلسه ای در ماه های اخير بين سه مقام يا چهار مقام مذکور برگزار نشده است. آيت الله آملی لاريجانی رئيس قوه قضاييه که از انتشار اين شايعات مکدر شده بود، در جلسه ای خطاب به آيت‌الله يزدی اظهار کرده است: شما که سابقه رياست بر قوه قضاييه را داريد، به خوبی می دانيد اگر قرار باشد، رئيس قوه برای جلسه حرکت کند، قبل از همه سپاه حفاظت در جريان قرار می‌گيرد. در اين شرايط آيا ممکن است سه شخصيت با اين تعداد محافظ و تدابير امنيتی در يک محل با هم جلسه بگذارند و کسی متوجه نشود؟ گفته می‌شود مقامات عالی رتبه نظام پس از اطلاع از اين گونه فرافکنی‌ها به ويژه درباره ی شخصيت چهارم که با اهداف خاصی صورت گرفته است، از اين گونه عملکرد برخی مسئولان ابراز نارضايتی کرده اند"[۱۵].
اگر اين خبر درست باشد، آيت الله خامنه ای/صادق لاريجانی/علی لاريجانی آن را به سايت آينده نرسانده اند. هاشمی رفسنجانی تنها فرد از ميان آنان است که می تواند اين خبر را به اين سايت خود داده باشد.
نهم- سخنان علم الهدی: آيت الله علم الهدی- امام جمعه مشهد و عضو مجلس خبرگان رهبری- در خطبه های نماز جمعه ی ۱۳/۳/۹۰ از مديريت مستقيم آيت الله خامنه ای بر فرايند برخورد با تيم احمدی نژاد خبر داده است. ابتدأ از تفاوت مهم زمامداری سياسی در دوران آيت الله خمينی و آيت الله خامنه ای سخن می گويد. در دوره ی آيت الله خمينی، افرادی چون بهشتی، هاشمی رفسنجانی، علی خامنه ای و...به رويارويی مخالفان می رفته و پس از "متزلزل" کردن آنان، امام آن گروه را "بايکوت" يا "بر می انداخت". اما اينک وضع تغيير کرده است. ديگران تماشاگران صحنه اند و حاضر به ميدان داری نيستند. به همين دليل، "مقام معظم رهبری تک و تنها، وسط ميدان در برابر جريان‌های انحرافی ايستاده‌اند". سياستمداران تماشاگر می نشينند و پس از اين که آيت الله خامنه ای "در مقابل يک جريان تک و تنها وارد ميدان می‌شوند و با مديريت خود، جريان را افشاگری و براندازی می‌کنند"، با طرف پيروز هم جبهه می شوند.
به گفته علم الهدی، مديريت آيت الله خامنه ای در برخورد با تيم احمدی نژاد، "معجزه گونه"، "حاذقانه"، "داهيانه" و "سه بعدی" بوده است. بعد اول: افشاگری درباره ماهيت آنان. بعد دوم: جريان انحرافی مانند ويروس به قوه ی مجريه چسبيده است. حذف اين ويروس نسبت به ماندن شان "هزينه بيشتری" دارد. به همين دليل مقصود جدا کردن جريان انحرافی از احمدی نژاد است تا قوه مجريه به کار خود ادامه دهد. بعد سوم: رهبری سربازانی که در خط مقدم مقابله با جريان انحرافی قرار دارند، به گونه ای که حمله سربازان به قوه ی مجريه آسيب نرساند. می گويد مقام رهبری:" مقابله ی با اين جريان انحرافی را به وسيله ی يک ‌سری از سربازان خودشان مانند بنده، مديريت[می] کنند"[۱۶].
به هر حال اين هم خبر مهمی است که آيت الله خامنه ای شخصاً مديريت مقابله با تيم احمدی نژاد را بر عهده دارد و از سربازانی چون آيت الله علم الهدی، آيت الله مصباح يزدی، آيت الله جنتی، آيت الله نمازی، آيت الله احمد خاتمی و... استفاده می کند.
دهم- نتيجه: جنگ بر سر منابع کمياب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت همراه با خبررسانی است. اما همه اخبار انتشار يافته لزوماً صادق نيستند. برای اين که اصل، حذف رقيب است نه چيزی ديگر. به عنوان مثال، آيت الله مصباح يزدی گروه احمدی نژاد را بزرگترين خطر برای اسلام و انقلاب و روحانيت از ابتدأ تاکنون قلمداد می کند. روحانيت به دنبال "انحصار" ارتباط با موجود رازآلود قدرت/ثروت/معرفت/منزلت آفرينی چون امام زمان است. حالا گروه رقيبی پيدا شده که مدعی است مستقل از روحانيت با امام زمان در ارتباط است. آيت الله مصباح يزدی گفته، گروه احمدی نژاد می گويند:
"در شرايط فعلی ديگر رُل، تنها به دست آخوندها نيست...می گويند ما با امام زمان هستيم و وقتی اين ارتباط را برقرار کرديم، ديگر چه نيازی به نائب امام زمان هست؟ با طرح اين مسائل از سوی اين جريان، مسئله ی ولايت فقيه هم به کلی بر باد می رود...[می گويند] با امام زمان ارتباط داريم و در اين صورت چه نيازی به نائب امام زمان و آخوند است؟...می گويند با اين کار، علاوه بر آن که بساط ولايت فقيه برچيده می شود، همچنين مشکل اجرای احکام اسلامی هم حل می شود، چرا که برای مثال می گوييم در شرايط فعلی آقا نظرشان اين نيست که اين کارها اگر چه احکام اسلامی است، اجرا نشود، چرا که ما اطلاع داريم آقا نظرشان چيست؛ و البته منظور اين ها از آقا، امام زمان است"[۱۷].
اين مدعا از سوی آيت الله نمازی هم تکرار شده است. می گويد:
"انحراف اعتقادی که تفکر اينها اين است که در زمان غيبت نيازی به واسطه ی ميان مردم و امام زمان نداريم و می توانيم خود ارتباط برقرار کنيم و نيازی به ولی فقيه نيست. تفکر آنها اين است که اگر بشود ولايت فقيه و روحانيت را حذف کنند و اگر نتوانستند منزوی کنند"[۱۸].
اين نوع مدعيات که بارها از سوی اصول گرايان عنوان شده راست است يا دروغ؟ اگر باورهای دينی تيم احمدی نژاد چنين باشد (ارتباط مستقيم با امام زمان و عدم احتياج به ولی فقيه و روحانيت)، اصول گرايان اخبار موثقی را افشأ می کنند. اما اگر دروغ باشد، برای حذف او و يارانش اين دروغ ها برساخته می شود. طبعاً اصول گرايان از برملا کردن باورهای دينی به اصطلاح "جريان انحرافی" هدفی را دنبال می کنند.
مردم می بينند که ولی فقيه و روحانيت طرفدار او وقتی می خواستند احمدی نژاد را بالا کشند، او را نظر کرده امام زمان قلمداد می کردند و اينک که می خواهند او را پائين کشند، جن گير و رمال به شمار می آورند
گمان آنها اين است که با انتشار اين اخبار تيم احمدی نژاد به بی دينی متهم و زمينه زدن آنان مهيا خواهد شد. اما آيا واقعاً چنين است؟ جامعه ايران از نظر دينداری اينک در چه وضعيتی قرار دارد؟ آيا همه يا اکثريت مردم ايران را اقشار سنتی تشکيل می دهند؟ حدود ۷۰ درصد جمعيت کشور(۵۲ ميليون تن) را جوانان زير ۳۵ سال تشکيل می دهند. اين بخش از جامعه دلبسته ارزش های دينی نيست و اگر به سبک های زندگی متنوع آنان نگريسته شود، بخوبی ديده می شود که آنان سبک های مدرن را تقليد می کنند.
از سوی ديگر، "نظام سلطانی فقيه سالار" و روحانيت کارنامه موفقی در زمامداری سياسی از خود بروز نداده است. سرکوب ها آنچنان افزايش يافته که حتی به خانواده فرد ديندار/ملی/نجيب/ قانون گرا/مسالمت جويی چون عزت الله سحابی اجازه برگزاری مراسم تشييع جنازه و ختم داده نمی شود. جنازه را می ربايند و خود دفن می کنند، هاله او را نقش بر زمين کرده و شبانه دفن می کنند، مسجد برگزار کننده مراسم ترحيم را تعطيل کرده و مدعوين را مضروب می کنند.
حکومت ولايت فقيه و روحانيت چه جاذبه ای دارد؟ مردم می بينند که ولی فقيه و روحانيت طرفدار او وقتی می خواستند احمدی نژاد را بالا کشند، او را نظر کرده امام زمان قلمداد می کردند و اينک که می خواهند او را پائين کشند، جن گير و رمال به شمار می آورند. مردم می بينند که همان گروهی که به فرمان "بالا" سال گذشته در حرم آيت الله خمينی عليه سخنران مخالف احمدی نژاد شعار سر می داد، امسال در همان مکان در حين سخنرانی احمدی نژاد شعار سر می دهد: "مشايی حيا کن، احمدی رو رها کن"، "مرگ بر ضد ولايت فقيه"، "مرگ بر مشايی"، "اين همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده".
اين بخشی از تاريکخانه قلمرو سياسی ايران است. تماميت خواهی امکان پيدايش رقيب در قلمرو ايدئولوژی را هم ناممکن می سازد. اسطوره ای/رازآلود کردن ساحت دولت/حکومت/زمامداری سياسی معطوف به مقاصدی است. هدف تأمين سلطه ی يک صنف- صنف فقيهان- است. احمدی نژاد و يارانش نمی بايد به طور مستقيم به موجودات رازآلود مرتبط شوند. نظاميان هم همين حکم را دارند. به واکنش آيت الله نمازی به تکذيبيه ی سپاه پاسداران توجه کنيد. خودش را با حضرت علی مقايسه کرده و به آنان می گويد شماها صرفاً يک پاسدار هستيد. "نظام سلطانی فقيه سالار" اساس کار است. سپاهيان حداقل دارای نوعی "نظم نظامی" اند که امور را قابل محاسبه و پيش بينی می کند، اما "تکليف گرايی" فقيهانه که التزامی به پيامدها/نتايج اعمال ندارد، آينده را مبهم می سازد. اگر شکافی ميان سپاهيان/بسيجيان و روحانيت/فقيهان پديدار شود، "فرصت" تازه ای به روی دموکراسی خواهان گشوده خواهد شد.
عدالت نه تنها شرط زمامدار سياسی است، بلکه از آن مهمتر، شرط لازم نظام سياسی است. آيا نظامی سرکوبگر، فاسد، دروغ گو، رمال، جاسوس، فراماسونر، و...؛ نظامی عادلانه است؟ مشکل اين است که نزاع کنونی ميان زمامداران رژيم، نزاع بر سر شکاف اصلی ايران- يعنی شکاف ميان نظام سلطانی فقيه سالار و نظام دموکراتيک ملتزم به آزادی و حقوق بشر- نيست. بايد تاريکخانه سياست را روشن کرد. نظام دموکراتيک ملتزم به حقوق بشر- در ميان نظام های سياسی موجود- دارای کمترين تاريکی است.
____________
منبع: سایت فارسی بی‏بی‏سی.
پاورقی ها:
۱- رجوع شود به لينک: http://khabaronline.ir/news-۱۵۵۰۶۸.aspx
۲- رجوع شود به لينک: http://www.asremroz.ir/vdcb.۰b۸urhbgfiupr.html
۳ و ۴ – رجوع شود به لينک: http://www.khabaronline.ir/news-۱۵۳۹۹۷.aspx
۵- رجوع شود به لينک: http://alef.ir/۱۳۸۸/content/view/۱۰۵۹۴۶/
۶- رجوع شود به لينک: http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=۱۲۵۸۰
۷- رجوع شود به لينک:http://www.irna.ir/NewsShow.aspx?NID=۳۰۴۱۳۹۰۲
۸- رجوع شود به لينک:
http://safirevelaayat.ir/article/۱۰۹۸/%DA%AF%D۹%۸۴%D۸%A۷%DB%۸C%D۹%۸۷-%D۸%AD%D۸%B۶%D۸%B۱%D۸%AA-%D۸%A۲%DB%۸C%D۸%AA-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۴%D۹%۸۷-%D۹%۸۶%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%B۲%DB%۸C-%D۸%AF%D۸%B۱-%D۸%AE%D۸%B۷%D۸%A۸%D۹%۸۷-%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C-%D۹%۸۶%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%B۲-%D۸%AC%D۹%۸۵%D۸%B۹%D۹%۸۷-%DA%A۹%D۸%A۷%D۸%B۴%D۸%A۷%D۹%۸۶
۹- رجوع شود به لينک: http://alef.ir/۱۳۸۸/content/view/۱۰۵۹۴۶/
۱۰- رجوع شود به لينک: http://www.president.ir/fa/?ArtID=۲۸۳۸۲
۱۱- رجوع شود به لينک: http://khabaronline.ir/news-۱۵۱۷۸۶.aspx
۱۲- رجوع شود به لينک: http://alef.ir/۱۳۸۸/content/view/۱۰۵۹۴۶/
۱۳- رجوع شود به لينک: http://fararu.com/vdccepqm.۲bqoe۸laa۲.html
۱۴- رجوع شود به لينک:http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=۱۳۲۱۹۰۸
۱۵- رجوع شود به لينک: http://www.ayandenews.com/news/۲۹۴۲۵/
۱۶- رجوع شود به لينک:
http://www.tabnak.ir/fa/news/۱۶۸۸۱۴/%D۸%B۱%D۹%۸۸%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%AA-%D۸%B۹%D۹%۸۴%D۹%۸۵-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۷%D۸%AF%DB%۸C-%D۸%A۷%D۸%B۲-%D۸%A۸%D۸%B۱%D۸%AE%D۹%۸۸%D۸%B۱%D۸%AF-%D۸%A۸%D۸%A۷-%DA%AF%D۸%B۱%D۹%۸۸%D۹%۸۷-%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۸%AD%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۱%DB%۸C
۱۷- رجوع شود به لينک: http://www.khabaronline.ir/news-۱۵۵۰۶۸.aspx
۱۸- رجوع شود به لينک:
http://safirevelaayat.ir/article/۱۰۹۸/%DA%AF%D۹%۸۴%D۸%A۷%DB%۸C%D۹%۸۷-%D۸%AD%D۸%B۶%D۸%B۱%D۸%AA-%D۸%A۲%DB%۸C%D۸%AA-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۴%D۹%۸۷-%D۹%۸۶%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%B۲%DB%۸C-%D۸%AF%D۸%B۱-%D۸%AE%D۸%B۷%D۸%A۸%D۹%۸۷-%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C-%D۹%۸۶%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%B۲-%D۸%AC%D۹%۸۵%D۸%B۹%D۹%۸۷-%DA%A۹%D۸%A۷%D۸%B۴%D۸%A۷%D۹%۸۶

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر