اميد است بيداری بخش خفتهگان درونی و روز تسويه حساب مظلومان با ظالمانی که با شقاوت و بی رحمی همانند قوای دوران بربريت که بايد فرياد زد به مراتب بد تر از آنان عمل نموده اند آنان با ريختن خون ها، غارت اموال و آتش زدن مکانها، اجساد را به حال خود رها و ميداين را ترک مینمودند. اما قوای ولايت حتی به پيکر جانباختگانمان هم رحم ننموده و ضمن هتک حرمت آنان اجسادشان را هم میدزدند.
خبرنگاران سبز/ سیاست:
امانا... مشایخی از فرماندهان عملیاتی اسبق سپاه در وبلاگ شخصیاش در نوشتهای یاد و خاطره خاندان سحابی را بزرگ داشته و از استبداد نعلین به عنوان استبدادی بدتر از استبداد چکمه یاد کرده است. این نوشته را در زیر بخوانید.
-----------------------------------------------امانا... مشایخی از فرماندهان عملیاتی اسبق سپاه در وبلاگ شخصیاش در نوشتهای یاد و خاطره خاندان سحابی را بزرگ داشته و از استبداد نعلین به عنوان استبدادی بدتر از استبداد چکمه یاد کرده است. این نوشته را در زیر بخوانید.
خاندان سحابی، از چکمه تا نعلين
اينان دروس عشق، مقاومت و ايثار را در مکتب پيشوای بزرگ ملت خود دکتر محمد مصدق آموختند و جرمشان از ابتدا تا حال دل در گرو ايران و ايرانی و ايستادگی در برابر مظالم پهلوی و بت نو ظهور عصر کنونی بنام ولايت مطلقه فقيه بوده که چنين مورد خشم و غضب آنان قرار گرفتهاند، که درود و سپاس بی پايان نثارشان باد. مبارزات بیوقفه، خستگی ناپذير و بی ادعای سه نسل از يدا...، عزت ا... تا هاله در مقابله با بلايايی که در يک قرن اخير بر سرزمين ما سايه شوم، زشت و نکبتبار خود را بر جان و مال و شرف مان افکنده...
يعنی صاحبان چکمه و نعلين...
قشون چکمه پوش پهلوی بهنام بر قراری امنيت و حفظ تماميت ارضی با هدايت و حمايت بيگانگان ظهور و با مسدود نمودن راه تنفس ملت هر جرم، جنايت و غارتی را که امکان پذير بود به انجام رساندند تا اينکه گذر زمان، رشد، بيداری و پايداری عمومی امکان کفن و دفن آن را مهيا نمود و تودهها سرمست از اين پيروزی و غافل از تولد همزاد وی و پرورش آن در دامان خود بنام نعلين که با وعده ساختن هر دو جهانمان پا به عرصه قدرت نهاد در حاليکه ديری نگذشت که با بر افروختن آتشی به وسعت سانت سانت خاک بلا زده وطن در برابر ديده گان عمومی هر دو دنيايمان را در ميان شعلههای سر به آسمان کشيده آن سوختند و بدبختانه دود و خاکستر آن نه آسمان ايران بلکه منطقه و جهان را به مراتب بدتر از گذشته تيره و تار نمود و انفجار نوری که در سحر گاه بيست و دو بهمن ۵۷ به وقوع پيوست و ميرفت تا ايران را روشن نمايد به سرعت تاريکی و ظلمت مجددا بر آن غلبه نمود.
حداقل حريمهايی که قوای چکمه پوش پهلوی از ورود و تعرض به آنان شرم داشته و مصون مانده بود، توسط امت نعلينی با وقاحت تمام در هم نورديده و لگد مال گرديدند. نعلينی که قرنها با همت و صداقت تودههای ملت با گوشت، پوست و استخوان خود شب و روز تلاش به تيز و تيزتر کردن آن نمودند به اميد اينکه روزی اين شمشير مقدس مرزهای بدیها، خوبیها، زشتیها و زيبايیها را جراحی و جدا نمايد بنا بود که اين مظهر دروغين عدالت نقش تيرک را ايفا و با برافراشتن بيرق الله بانک آزادی و شکوفايی و گسترش انسانيت، انسانها را درجهان طنين انداز نمايد.
لذا چه کسی میتوانست باور کند که از ابتدا فقيهان حکومتی ته اين تيرک را در حلقوم خدا و خلق او فرو نشاندهاند. در اين ايام سراسر غم و اندوه که شاهد رحلت مهندس عزت ا... و جانباختن فرزند مظلوم وی بانوی عزيز و سراسر شرف هاله سحابی که يقينا هر ايرانی وطن پرست و هر آزاده در اين کره خاکی را داغدار نموده. اميد است بيداری بخش خفتهگان درونی و روز تسويه حساب مظلومان با ظالمانی که با شقاوت و بی رحمی همانند قوای دوران بربريت که بايد فرياد زد به مراتب بد تر از آنان عمل نموده اند آنان با ريختن خون ها، غارت اموال و آتش زدن مکانها، اجساد را به حال خود رها و ميداين را ترک مینمودند. اما قوای ولايت حتی به پيکر جانباختگانمان هم رحم ننموده و ضمن هتک حرمت آنان اجسادشان را هم میدزدند. اما ولايت و يارانش بايد بفهمند که همه پاک باختگان راه آزادی علی الخصوص خاندان بزرگ سحابی بخشی زنده، روشن و آشکار از تاريخ سراسر افتخار ايران است و نام و يادشان برای ابد جاودانه باقی خواهد ماند.
يادشان گرامی باد
امانا... مشایخی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر