«چرا يک سرباز بايد يک زندانی را بزند…. کسی حق ندارد شرعا و قانونا… بچه من را بزند.»جلوی من «يقه مسعود را گرفت و سر او را محکم به ديوار میکوبيد.»
خبرنگاران سبز/جامعه:
معصومه ملول، مادر مسعود باستانی روزنامهنگار زندانی در مصاحبه با راديو فردا از ضربوشتم شديد فرزندنش در روز پنجشنبه در زندان رجايی شهر خبر داد.
به گزارش راديو فردا، معصومه ملول که به شدت گريان بود، به راديو فردا گفت سرباز زندان رجايیشهر در پی آن که مسعود باستانی خواستار چند کلمه صحبت بيشتر با مادر و همسرش و مادر زنش شده بود سر او را «به ديوار کوبيده» و هنگامی که وی نقش بر زمين شده بود با لگد بر «سر» او میکوفتند.
مادر اين روزنامهنگار میگويد: «مسعود به سرباز زندان گفت بگذاريد چند دقيقه خداحافظی کنم، مادر زنم از رشت و مادرم از تهران آمده، بگذاريد خداحافظی کنم.» معصومه ملول در ادامه گفت مسعود باستانی تنها با دست، يک کمی، سرباز را پس زد که اين سرباز «يقه مسعود را گرفت و سر او را محکم به ديوار میکوبيد.»
معصومه ملول گفت: «بچه مرا پرت کرد به زمين و با لگد به سر او ميزد»
مادر اين روزنامهنگار زندانی در ادامه گفت: «چرا يک سرباز بايد يک زندانی را بزند…. کسی حق ندارد شرعا و قانونا… بچه من را بزند.»
پس از ضرب و شتم مسعود باستانی، مادر وی میگويد آنها در زندان ماندند و موفق شدند او را دوباره ببينند.
در اين ديدار کوتاه مسعود به مادرش گفته که «استفراغ» داشته و در پلهها «غش» کرده است.
مادر مسعود باستانی با ابراز نگرانی شديد از حال پسرش میگويد مسئولان گفتهاند که از سر وی عکسبرداری میکنند و به خانواده خبر میدهند اما تاکنون خبری از آنها نشده است.
فاطمه ملول میگويد: «بچه من را جلوی مادر زدند به خدا هيچ کافری اين کار را نمیکند … امروز جيگر مرا پاره کردند، میسپارمشان به خدا، بميرد ما چه کار کنيم. اين سرباز بدبخت هم جوان است. من از دادستان شکايت دارم…. من نمیدانم صدايم را به چه کسی برسانم…همه شاهد کتک خوردن بچه من بودند. »
مسعود باستانی پس از رويدادهای انتخابات ۱۳۸۸ بازداشت و هماکنون دوره حبس شش ساله خود را میگذراند.
معصومه ملول، مادر مسعود باستانی روزنامهنگار زندانی در مصاحبه با راديو فردا از ضربوشتم شديد فرزندنش در روز پنجشنبه در زندان رجايی شهر خبر داد.
به گزارش راديو فردا، معصومه ملول که به شدت گريان بود، به راديو فردا گفت سرباز زندان رجايیشهر در پی آن که مسعود باستانی خواستار چند کلمه صحبت بيشتر با مادر و همسرش و مادر زنش شده بود سر او را «به ديوار کوبيده» و هنگامی که وی نقش بر زمين شده بود با لگد بر «سر» او میکوفتند.
مادر اين روزنامهنگار میگويد: «مسعود به سرباز زندان گفت بگذاريد چند دقيقه خداحافظی کنم، مادر زنم از رشت و مادرم از تهران آمده، بگذاريد خداحافظی کنم.» معصومه ملول در ادامه گفت مسعود باستانی تنها با دست، يک کمی، سرباز را پس زد که اين سرباز «يقه مسعود را گرفت و سر او را محکم به ديوار میکوبيد.»
معصومه ملول گفت: «بچه مرا پرت کرد به زمين و با لگد به سر او ميزد»
مادر اين روزنامهنگار زندانی در ادامه گفت: «چرا يک سرباز بايد يک زندانی را بزند…. کسی حق ندارد شرعا و قانونا… بچه من را بزند.»
پس از ضرب و شتم مسعود باستانی، مادر وی میگويد آنها در زندان ماندند و موفق شدند او را دوباره ببينند.
در اين ديدار کوتاه مسعود به مادرش گفته که «استفراغ» داشته و در پلهها «غش» کرده است.
مادر مسعود باستانی با ابراز نگرانی شديد از حال پسرش میگويد مسئولان گفتهاند که از سر وی عکسبرداری میکنند و به خانواده خبر میدهند اما تاکنون خبری از آنها نشده است.
فاطمه ملول میگويد: «بچه من را جلوی مادر زدند به خدا هيچ کافری اين کار را نمیکند … امروز جيگر مرا پاره کردند، میسپارمشان به خدا، بميرد ما چه کار کنيم. اين سرباز بدبخت هم جوان است. من از دادستان شکايت دارم…. من نمیدانم صدايم را به چه کسی برسانم…همه شاهد کتک خوردن بچه من بودند. »
مسعود باستانی پس از رويدادهای انتخابات ۱۳۸۸ بازداشت و هماکنون دوره حبس شش ساله خود را میگذراند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر