۱۳۹۰ خرداد ۱۹, پنجشنبه

تایید حکم ۱۹ سال و نیم حبس حسین درخشان در دادگاه تجدید نظر

حکم قبلی وی که در ششم مهرماه سال ۸۹ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی اتخاذ شده بود، کماکان پابرجاست و دادگاه انقلاب تهران وی را به اتهامات سياسی و امنيتی از جمله "تبليغ عليه نظام" و "همکاری با دولت های متخاصم" به همان ۱۹ سال و نيم حبس محکوم کرده است.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
حسين درخشش بعد از سالها تحمل زندان، سرانجام شب يکشنبه ۲۹ اسفند به مرخصی نوروزی فرستاده شده و در روز ۱۴ اسفند مجددن به زندان برگردانده شده. وی سپس در روز ۱۶ اريبهشت امسال با فراهم کردن وثيقۀ يک ميليارد و پانصد ميليون تومانی به بهانه حضور در مراسم شهادت خانم فاطمه زهرا ا(س) به مرخصی آمد و منتظر اعلام حکم پرونده خود ددر دادگاه تجديد نظر ماند که بنابر خبر فيسبوک حسين درخشان؛ حکم قبلی وی که در ششم مهرماه سال ۸۹ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی اتخاذ شده بود، کماکان پابرجاست و دادگاه انقلاب تهران وی را به اتهامات سياسی و امنيتی از جمله "تبليغ عليه نظام" و "همکاری با دولت های متخاصم" به همان ۱۹ سال و نيم حبس محکوم کرده است.

 حسين درخشان در سال آخر اقامت خود در خارج، در وبلاگش از احمدی نژاد به اين دليل حمايت کرد که به گفته او، "مقابل غرب ايستاده است و از حق هسته ای ايران دفاع می کند." درخشان همچنين با انتقاد از آمريکا و اسرائيل، اين کشورها را متهم کرد که به دنبال تغيير رژيم در ايران هستند.


 

قتل هاله سحابی و اعتصاب غذای زندانیان رجایی شهر، در نشست حقوق بشر سازمان ملل مطرح شد

در هفدهمين اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو موضوع قتل هاله سحابی و اعتصاب غذای اخير چهار زندانی سياسی در ايران مطرح شد.
خبرنگاران سبز/ایران در جهان:
علاوه بر برپایی هفدهمین اجلاس رسمی شورای حقوق بشر سازمان ملل که با طرح موضوع قتل هاله سحابی و اعتصاب زندانیان رجایی شهر،پیگیری شده بود، نشست جانبی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد درباره وضعيت حقوق بشر در ايران نیز باحضور نمايندگان کشورها و سازمان‌های غير دولتی حقوق بشری غير ايرانی و جمعی از فعالان حقوق بشر ايرانی در اروپا، در مقر اروپايی سازمان ملل متحد در ژنو برپا گرديد.

به گزارش راديو زمانه از هفدهمين اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مقر اين سازمان در ژنو، دستور جلسه روز گذشته اين اجلاس ادامه بررسی گزارش خانم ناوی پيلای، کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل و گزارشگران موضوعی بود.

در اين جلسه نمايندگان سازمان‌های غير دولتی دارای مقام مشورتی سازمان ملل متحد نيز حضور داشتند.

دکترحسن نايب‌هاشم از سازمان غير دولتی (sudwind) طی سخنانی در نشست عمومی شورای حقوق بشر با تکيه بر گزارش خانم پيلای که در آن به «کشتارها و سرکوب‌های پس از انتخابات» اشاره شده بود، در واکنش به موضع‌گيری‌های وی و گزارشگران ويژه گفت: «علاوه بر کسانی‌ که در آفريقای شمالی و خاورميانه در اين ماه‌های اخير به‌دست دولت‌های سرکوبگر کشته شدند، نبايد موارد پس از انتخابات سال ۲۰۰۹ در ايران فراموش شود که آخرين مورد آن قتل هاله سحابی از فعالان شناخته شده حقوق زنان و از مادران صلح است که بر اثر خشونت مأموران امنيتی در مراسم تشييع پدرش مهندس عزت‌الله سحابی فوت کرد.»

دکتر نايب‌هاشم در ادامه افزود: «هاله سحابی در سال ۲۰۰۹ در تظاهرات مسالمت‌آميز مقابل مجلس ايران با ضرب‌وشتم بازداشت و در نهايت به دو سال حبس محکوم گرديد. وی برای مدت کوتاهی به‌منظور عيادت از پدر بيمارش از زندان مرخص شده بود. تعداد بسياری از نيروهای امنيتی در مراسم تشييع مهندس سحابی حضور داشتند که با خشونت نسبت به شرکت‌کنندگان برخورد می‌کردند.»

سخنران ايرانی نشست شورای حقوق بشر افزود: «مأموران امنيتی جسد آقای سحابی را دزديدند و خودشان آن ‌را دفن کردند و پس از کشته شدن هاله سحابی خانواده‌اش را تحت فشار قرار دادند تا وی را شبانه دفن نمايند.»

به گفته آقای نايب‌هاشم، هيچ کالبدشکافی‌ای بر روی جسد هاله سحابی صورت نگرفت و مردم و جامعه ايران ناباورانه در سوگ هاله هستند و تقاضا دارند تا کميسيون حقيقت‌يابی در اين مورد تشکيل شود.

دکتر نايب‌هاشم در حين سخنرانی خود عکس هاله و عزت‌الله سحابی را به اعضای شورای حقوق بشر نشان می‌داد.

وی در ادامه به اعتصاب غذای زندانيان سياسی زندان رجايی‌شهر کرج در ايران آقايان کيوان صميمی، مهدی محموديان، عيسی سحرخيز و رسول بداغی اشاره نمود و گفت: «اين زندانيان در اعتراض به وضعيت خود و افزايش فشارها و اعمال محدوديت‌های جديد اعتصاب غذا کردند.»

لازم به يادآوری است که اين چهار زندانی اعتصاب غذای خود را روز دوم خردادماه آغاز کردند و روز گذشته ۱۶ خرداد با خواست گروهی از فعالان و خانواده‌های زندانيان سياسی، آيت‌الله بيات زنجانی، از مراجع دينی شيعه و محمد خاتمی، رئيس جمهور پيشين ايران با انتشار بيانيه‌ای به اعتصاب خود پايان دادند.

حسن نايب‌هاشم همچنين در رابطه با فوت مادر رسول بداغی، معلم زندانی، ابراز هم‌دردی کرد.

همچنين نشست جانبی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد درباره وضعيت حقوق بشر در ايران عصر ديروز ۱۶ خرداد (ششم ژوئن) با حضور نمايندگان کشورها و سازمان‌های غير دولتی حقوق بشری غير ايرانی و جمعی از فعالان حقوق بشر ايرانی در اروپا، در مقر اروپايی سازمان ملل متحد در ژنو برپا گرديد.

سخنران اول اين نشست خانم روحی شفيعی فعال حقوق بشر ايرانی از لندن بود که در باره وضعيت زندانيان سياسی و عقيدتی در زندان‌های جمهوری اسلامی صحبت کرد.

آقای محمد صادقی، عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکيم وحدت و از فعالان دانشجويی درباره آخرين وضعيت نقض حقوق دانشجويان و استادان دانشگاه در ايران، به‌ويژه وضعيت فعالان جنبش دانشجويی که پس از دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری ايران بازداشت شده‌اند سخن گفت.

خانم نسيم اميد ديگر سخنران اين نشست بود. وی فرزند يکی کشته‌شدگان دهه ۶۰ است که درباره وضعيت خانواده‌های قربانيان اعدام‌های دهه ۶۰ سخن گفت و جمعيت را تحت تأثير قرار داد.

خانم ندا فرخ، فعال حقوق بشر از آلمان نيز درباره وضعيت اعدام‌ها در ايران سخنرانی نمود.

ديگر سخنران ايرانی اين نشست آقای سراج‌الدين ميردامادی، روزنامه‌نگار مقيم پاريس بود که به زبان فرانسه سخنرانی نمود و درباره وضعيت روزنامه‌نگاران در داخل ايران و تشديد تنگناها و مشکلات ايجاد شده بر سر راه اطلاع‌رسانی سخن گفت.

البرز دماوندی، فعال حقوق کارگری از آلمان نيز ديگر سخنران اين نشست بود که به وضعيت کارگران و نقض حقوق ايشان پرداخت.

در انتهای اين نشست جلسه پرسش و پاسخ با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی و شرکت‌کنندگان در مراسم برگزار گرديد.

هفدهمين اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد از روز ۳۰ ماه مه در ژنو سوئيس آغاز به‌کار کرده است و تا ۱۷ ژوئن ادامه خواهد يافت.


۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

حسن بیادی: احمدی‌نژاد در وزارت اطلاعات و کشور پرونده داشت اما با سفارش شهردار شد

” به دليل اينکه آقای احمدی نژاد در وزارت کشور و وزارت اطلاعات پرونده داشت، خيلی ها به دنبال اين بودند(شهرداری تهران) که ايشان تاييد نشود. البته ناگفته نماند که آقای يونسی و موسوی لاری در اين زمينه به رغم ميل باطنی، از خودگذشتگی نشان دادند و واقعاً در آن موقعيت حساس، احترام خاصی به نظرات اعضای شورای شهر قائل شدند.“
خبرنگاران سبز/سياست/از ديگر رسانه ها:
مهدی کروبی اولین فردی بود که تخلفات رئیس دولت کودتا را در زمان مناظره‌های تلوزیونی گوش زد کرد اما اظهارات صريح مهندس حسن بيادی نايب رئيس شورای شهر تهران درباره چگونگی انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تهران باعنایت به داشتن پرونده در وزارت کشور و وزارت اطلاعات ابهامات جديدی را ايجاد کرده است.

به گزارش سايت شفاف، حسن بيادی در گفت و گو با همشهری ماه گفته است: ”آقای احمدی نژاد آخرين گزينه بود. هيچ کس راضی به انتخاب او نبود. ما دوستانه به عنوان بسيجی جلسه‌ای گذاشتيم با جانشين بسيج که در آن زمان سردار احمدی مقدم بودند. ايشان دوستانه آقای احمدی‌نژاد را پيشنهاد دادند. اين پيشنهاد بر روی نظر ما اثرگذار بود.”

بيادی همچنين در بخش ديگری از اين مصاحبه اظهار داشته : ”به دليل اينکه آقای احمدی نژاد در وزارت کشور و وزارت اطلاعات پرونده داشت، خيلی ها به دنبال اين بودند (شهرداری تهران) که ايشان تاييد نشود. البته ناگفته نماند که آقای يونسی و موسوی لاری در اين زمينه به رغم ميل باطنی، از خودگذشتگی نشان دادند و واقعاً در آن موقعيت حساس، احترام خاصی به نظرات اعضای شورای شهر قائل شدند.“

شفاف در ادامه نوشته است: اکنون اما افکار عمومی با اين اظهارات با سوالاتی بی پاسخ مواجه شده است. چرا که در اظهارات آقای بيادی نکاتی وجود دارد که به هر حال افکار عمومی منتظر شنيدن پاسخ های آنان است. اصلاً در اين يادداشت طرف مورد سوال ما آقای احمدی نژاد و يا بحث درباره ايشان نيست . بلکه بحث بر سر نوع رفتار سياسی سياستمداران و مسئولان در حوزه های مختلف است که آيا قانون برايشان ملاک است يا تعارفات سياسی؟

اولاً: وقتی آقای احمدی‌نژاد برنامه خوبی ارائه نداده و گزينه آخر بوده، چرا بايد با توصيه دوستانه يک نفر فردی که گزينه آخر بوده و برنامه‌ای نداشته به عنوان شهردار تهران انتخاب شود اما گزينه‌هايی که برنامه های خوبی داشته‌اند و در اولويت بوده‌اند کنار بمانند؟ مگر مملکت را با توصيه دوستانه می‌توان اداره کرد؟ بالاخره يک نفر يا برنامه دارد يا ندارد. اينکه بی برنامه‌ترين گزينه و آخرين گزينه با يک توصيه دوستانه جايگزين با برنامه‌ترين گزينه‌ها و اولويت‌های اول شوند انصافاً قابل پذيرش نيست.

اين ايراد به آقای بيادی وارد نيست که با شجاعت مسائل پشت پرده را مطرح کرده است، بلکه ايراد اساسی از نوع تصميم گيری‌های برخی از ما ايرانيان و بويژه مسئولان است که آنقدر سياست زده شده‌اند که تصميمات سياسی اولويت پيدا کرده‌اند با برنامه محوری و البته اين به نظر می‌رسد که خلاف صريح توصيه‌های دينی ما مسلمانان نيز باشد. واقعاً جای توجيه نيست که بگوييم آقای احمدی نژاد نه برنامه خوبی ارائه داده بود و نه گزينه اول ما بود، بلکه ديگران اولويت بودند و برنامه هم داشتند اما ما کسی را انتخاب کرديم که گزينه آخر ما بود!

ثانياً : آقای بيادی گفته است که آقای احمدی نژاد در وزارت کشور و وزارت اطلاعات پرونده داشت اما آقايان موسوی لاری و يونسی از خودگذشتگی نشان دادند! اين چه از خودگذشتگی است؟ مگر وزارت کشور يا وزارت اطلاعات ملک شخصی آقايان موسوی لاری يا يونسی بوده است که بخواهند از يک حق شخصی خود بگذرند و اسمش را بگذاريم از خودگذشتگی؟ از خود گذشتگی يعنی اينکه يک وزير در مقابل همه فشارها بايستد و بر اجرای قانون اصرار کند حتی به قيمت تحمل چند برابری فشارها. آيا اگر کسی از اجرای قانون استنکاف کند و در برابر فشارهای سياسی و لابی‌های سياسی سر خم کند اسمش از خودگذشتگی است؟ ما به عنوان يک رسانه و يک شهروند واقعاً اطلاع نداريم که اساساً آن پرونده ها چه بوده و تا چه ميزان درست بوده‌اند يا غلط بوده‌اند. اما اگر واقعاً پرونده ای برای يک شهروندی ( فرقی نمی کند که آن شهروند چه اسمی داشته باشد و متعلق به کدام جريان سياسی باشد) در يک دستگاهی وجود داشته باشد و مسئولی نسبت به پيگيری قانونی آن پرونده کوتاهی کند و آن را به سرانجام نرساند نه تنها نامش از خودگذشتگی نيست بلکه خود آن مسئول بايد به عنوان متهم به قصور در انجام وظايفش در نهادهای ذی ربط پاسخگو باشد.

مجلس نهم فامیلی می‌شود؛ پروین و داوود احمدی‌نژاد به دنبال صندلی‌های مجلس

در اين بين اما نام دو نفر بيش از سايرين به چشم می آيد. برادر و خواهر رئيس برآمده از کودتا قصد حضور در مجلس نهم را کرده اند پروين و داوود احمدی نژاد گاه در خلوت و گاه در جلوت از رفتارهای کنونی برخی افراد دولت انتقاد کرده اند و همين اواخر داوود احمدی نژاد برادر بزرگتر رئيس دولت دهم از نزديکان رئيس جمهور و جريان انحرافی به شدت انتقاد کرد.
خبرنگاران سبز/سیاست:
بعد از انتصابات خانوادگی در بدنه خودرو سازی سایپا که توسط رحیم مشایی انجام گرفته است، اکنون خبر می رسد که پروين و داوود احمدی نژاد قصد دارند در مجلس بعدی صاحب صندلی شوند تا شايد بتوانند به نوعی به برادر خود کمکی کرده باشند.

به گزارش خبرنگاران سبز، برخی از مسئولان و شخصيت های سياسی و اجتماعی استان سمنان تحرکات گسترده خود را برای نامزدی در انتخابات نهمين دوره مجلس شورای اسلامی آغاز کرده اند. اين افراد با حضور در مجالس عمومی و خصوصی، سخنرانی در مراسم و همايش ها ، تشکيل جلسات خانگی و ارسال پيامک ، نامزدی رسمی خود را به آگاهی ديگر همشهريانشان رسانده اند.

در اين بين اما نام دو نفر بيش از سايرين به چشم می آيد. برادر و خواهر رئيس برآمده از کودتا که قصد حضور در مجلس نهم را دارند که بنابر شنیده ها این دو حضور خود در مجلس بعدی را برای مقابله با رحیم مشایی و فعالیت های انحرافی وی عنوان کرده اند.

همچنين به گزارش البرز، اسامی تعدادی از افرادی که برای کانديداتوری در انتخابات مجلس از استان سمنان اعلام آمادگی کرده‌اند به اين شرح است:

حوزه انتخابيه شهرستانهای سمنان و مهدی شهر:
مصطفی کواکبيان، نماينده فعلی مردم سمنان و مهدی شهر در مجلس شورای اسلامی
ابوالقاسم قزوهی، مديرکل سابق آموزش و پرورش استان سمنان
سيد طاهر طاهری، مدير عامل شرکت گسترش سرمايه گذاری ايران خودرو
حجت الاسلام هادی دوست محمدی، نماينده مردم سمنان و مهدی شهر در مجلس هفتم
بهزاد بهرامی نسب، رييس دانشگاه جامع علمی کاربردی استان سمنان
جواد خسروی، شهردار سمنان
محمدعلی غريبشاهيان، عضو شورای اسلامی شهر سمنان

حوزه انتخابيه شهرستان شاهرود:
کاظم جلالی، نماينده فعلی مردم شاهرود در مجلس شورای اسلامی
علی اصغر خانی، شهردار منطقه ۱۱ تهران
عباسعلی غلامی، دانشجوی کارشناسی ارشد مديريت منابع انسانی
علی اکبر رجبی، رييس سابق دانشگاه صنعتی شاهرود
علی ملک، مديرعامل سابق کارخانه پارس خودرو
عباسعلی نوروزعلی، سرپرست سابق دفتر نظارت و بازرسی انتخابات شاهرود
رمضانعلی باقری، عضو شورای اسلامی شهر شاهرود
حجت الاسلام مهدی انصاری، مديرکل دفتر ويژه دولت در مجلس شورای اسلامی
علی شاهينی، رييس دانشگاه پيام نور شاهرود

حوزه انتخابيه شهرستان دامغان:
حجت الاسلام حسن ملک محمدی، نماينده فعلی دامغان در مجلس شورای اسلامی
حسن سبحانی، نماينده مردم دامغان در مجلس هفتم
حجت الاسلام غلامعلی صفايی پور، مديرکل اوقاف و امور خيريه استان سمنان
عبدالرحمن رستميان فوق تخصص روماتولوژی و معاون بالينی پرديس بين المللی دانشگاه علوم پزشکی تهران

حوزه انتخابيه شهرستان گرمسار:
عبدالرضا ترابی، نماينده فعلی گرمسار در مجلس شورای اسلامی
غلامرضا کاتب، عضو هيئت مديره پست بانک ايران
پروين احمدی نژاد، عضو شورای اسلامی شهر تهران
داوود احمدی نژاد، دبيرکل پدافند غيرعامل کشور

حصر موسوی و کروبی و همسرانشان از زبونی و بی‌مقداری علی خامنه‌ای است


 

-- حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان از زبونی و بی‌مقداری علی خامنه‌ای است --

و خدایی که همین نزدیکی است/ سالروز زنجیره انسانی حامیان میرحسین موسوی

هموطن اين ها رو گفتيم تا يادآوری بشود برای همه امان که دشمن از با هم بودن امان می ترسد. می شود اکنون که رهبرانمان در حصر هستند، زينب وار فرياد حق خواهی جنبش سبزامان را سر دهيم و حسين وار خيمه و کاخ پوشالی اشان را به سخره بگيريم.
 خبرنگاران سبز:
 ۱۸ خرداد ۸۸، دقيق بگويم ۷۳۰ روز پيش در چنين روزی بود که من و تو به عنوان حاميان ميرحسين موسوی، زنجيره های انسانی در تهران و چندين شهر ديگر به حمايت از آخرين نخست وزير کشور تشکيل داديم تا بيشماری امان را به رخ بدخواهان و سياه بختان روزگار بکشانيم.

سرتاسر تهران را با زنجيره انسانی خود در طول خيابان ۲۵ کليومتری وليعصر، طولانی ترين خيابان خاورميانه، سبز کرديم ابتدای اين زنجيره ميدان راه آهن در جنوب تهران و انتهای آن ميدان تجريش در منطقه شميرانات در شمال تهران بود. يادت که هست « سهراب » نيز بود.« ندا، ترانه، امير،محسن،محمد و و و ......... ».

بی رنگ بوديم، سبزمان کرد، سبز همانند خودش، بی ريا و مقاوم. حمايت اش کرديم همراهی امان کرد. شهيد داديم، شهيد داد، زندانی شديم، بازداشت شد.

آنروز ما ميليونی در خيابان های تهران و شهرستان های ديگر، سبز شديم، کانديدای کودتايشان در همان روز در مصلا به گفته خودشان صد تا دويست هزار نفر بودند. اين حضور و احساس مسئوليت من و تو را ديدند، به کودتايشان مصمم شدند چرا که می دانستند، ميرحسين مرد روزهای سخت است و در طول دوران مسئولیت اش به علی خامنه ای نیز باج نداده بود. نیک می دانستند میرحسین قرار نيست در برابر دزدی، بی عدالتی، دخالت، يکه تازی، بلندپروازی ، خودی و ناخودی گری و فصل الخطاب گویی چشمان را بسته و زبانش را بهم بدوزد.

يادت هست، تمام شهر به فردی که اخلاق را در مناظرات باخته بود و هاله نور را در خود ديده بود می گفتند «  دروغگو » ؟ يادت هست با هم شعار داديم « دروغگو دروغگو ۶۳ درصدت کو ؟ ما که نگفتيم جعفر سبحانی بزرگترين روحانی محقق تاريخ اسلام که در اتاق خانه آيت الله جوادی آملی شاهد " هاله نور" احمدی نژاد بود، می گفت  که او: " دروغگويی ماکياوليست است ".

يادت هست روزنامه کيهان يک روز بعد از زنجيره ميليونی حاميان میرحسین موسوی چه گفت و چه ناشيانه پروژه کودتا را لو داد. او از جمعيت بيشمار ما ترسيد و از بيم از دست دادن قدرت اشان اينگونه گفت : " اصلاح‌طلبان پس از يک دوره فعل و انفعالات پر ماجرای سياسی که نهايتاً به اتفاق نه چندان محکم و بلکه از سر اکراه آنها روی ميرحسين موسوی انجاميد،در اين بين برخی تحليل‌های رايج در ميان اصلاح‌طلبان حاکی از آن است که انجام اقدامات تندروانه، به شکل اغتشاش و آشوب، در هر حال به نفع آنها تمام خواهد شد! چرا که اگر نظام با اقدامات آنها برخورد کند، آن وقت می‌توانند به مظلوم‌نمايی بپردازند و اگر برخورد نکند، تمام شهر را به آشوب و درگيری خواهند کشيد." 

اين گفته ها يعنی افشای ناشيانه آنچه قرار است انجام پذيرد. تو خود می دانستی محبوبيت ميرحسين موسوی در بين نسل قديم و نسل جوان، در بين خانواده های شهدا و جانبازان و نيروهای نظامی کشور بالاست حتی قشر محجبه و چادرپوش نيز به ميرحسين موسوی دل داده بودند تا وی وضعيت اسفبار کشور را با حمايت مردمی سروسامان دهد.

يادت هست چه ميگفتيم :  "اگر تقلب نشه موسوی اول می‌شه" و"تقلبم اگر بشه موسوی اول می‌شه" ، "مدعی عدالت،خجالت خجالت"، "رای ما يک کلام، نخست وزير امام"، "موسوی موسوی حمايتت می کنيم"، "احمدی کم می‌آره ناموس وسط می‌آره"، "يا حسين ميرحسين"، "موسوی با ۳۰ ميليون، رييس‌جمهور ايرون" و "محمود زور نزن، مصلی پر نمی‌شه"

هموطن اين ها رو گفتيم تا يادآوری بشود برای همه امان که دشمن از با هم بودن امان می ترسد. می شود اکنون که رهبرانمان در حصر هستند، زينب وار فرياد حق خواهی جنبش سبزامان را سر دهيم و حسين وار خيمه و کاخ پوشالی اشان را به سخره بگيريم.

اگر ديروز خلاف نظر خيلی ها ميگفتيم هموطن : رای تو سرنوشت ساز است، امروز نيز حضور در خرداد پر حادثه فردايت را خواهد ساخت. باورش کن .




















درخواست شیرین عبادی و ۴ سازمان حقوق بشری: گزارشگر حقوق بشر فورا به ایران اعزام شود»

در این بیانیه گفته می شود که در آستانه دومين سالگرد سرکوب گسترده جنبش اعتراضی مردم ايران، کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و شورای حقوق بشر را فرا میخوانیم تا در برابر جنايات سياسی در ايران و حفظ امنيت و حقوق مردم موضعی جدی اتخاذ کنند و آمادگی خود را برای همکاری با گزارشگر ویژه اعلام می کنیم.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
در آستانه‌ دومين سالگرد سرکوب گسترده جنبش اعتراضی مردم ايران، شيرين عبادی و چهار سازمان‌ مدافع حقوق بشر، کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران، فدارسيون بين‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، جامعه دفاع از حقوق بشر ايران و گزارشگران بدون مرز، کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر را فرا می‌خوانند تا در برابر جنايات سياسی در ايران و حفظ امنيت و حقوق مردم موضعی جدی اتخاذ کند.

ما خواهان تسريع در روند انتخاب و اعزام گزارشگر ويژه به ايران هستيم. وضعيت اين کشور روزبه‌روز وخيم‌تر می‌شود. بازداشت‌های خودسرانه و زندانی کردن شهروندان و شکنجه و اعدام در سراسر کشور ادامه دارد. مردم نه تنها از حق گردهم‌آيی مسالمت‌آمبز برخوردار نيستند که مأموران دولتی و «لباس شخصی‌ها» با خشونت بی‌حدوحصر مانع برگزاری مراسم سوگواری هم می‌شوند.

در تاريخ ١١ خرداد هاله سحابی، زندانی سياسی و فعال حقوق زنان که به هنگام بدرقۀ پيکر پدرش عزت‌الها سحابی، يکی از رجال سرشناس ايران، که دو روز پيشتر به مرگ طبيعی در گذشته بود، مورد حمله‌ی مأموران امنيتی ايران قرار گرفت و بنا براطلاعات موثق شاهدان حاضر در صحنه، بر اثر ضربه‌های وارده درگذشت. تا اين لحظه مقامات رسمی جمهوری اسلامی هيچ اقدامی برای بررسی چگونگی مرگ وی انجام نداده‌اند. برخی مقامات مسئول در رسانه‌های دولتی مرگ وی را به علت «ايست قلبی» اعلام کرده‌اند. پيکر هاله سحابی با اعمال فشار از سوی مقامات امنيتی شبانه بدون بررسی علل مرگ وی به خاک سپرده شد.

از فردای ٢٢ خرداد ١٣٨٨ و آغاز اعتراضات مردمی به نتايج انتخابات رياست جمهوری در ايران، هزاران نفر در ايران به شکل خودسرانه بازداشت و در دادگاه‌هايی غير عادلانه و بدون برخورداری از حقوق اوليه و قانونی خود محاکمه و به حبس‌های طويل‌المدت محکوم شده‌اند. بنا بر اطلاعات موثقی که از خانواده‌های قربانيان و يا شاهدان زندانی رهاشده به دست ما رسيده است، بسياری از زندانيان در مراحل بازجويی و سپس در زندان‌ها مورد شکنجه و بدرفتاری ظالمانه، ضد انسانی يا تحقيرآميز قرار گرفته‌اند. تعدادی از اين زندانيان با انتشار نامه‌ای جمعی رسمأ از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزارت اطلاعات و مسئولان قضايی برای اعمال شکنجه‌های روحی و جسمی شکايت کرده‌اند.

دستگاه قضائی جمهوری اسلامی قوه‌ای مستقل نيست. بنا بر اصل ۱۱۰ قانون اساسی، رئيس آن از سوی رهبر جمهوری اسلامی برگزيده می‌شود. بر خلاف اصل ۱۵۶ قانون اساسی ايران، رئيس قوۀ قضائیۀ ايران نه تنها به «احيای حقوق عامه و گسترش عدل» اعتنايی ندارد که با عدم مجازات متجاوزان به حقوق مردم و مسئولان و مباشران شکنجه و جنايت، باعث تجری آنان در اعمال خشونت در جامعه و به‌ويژه در زندان‌ها شده است.

شيرين عبادی برندۀ جايزه صلح نوبل و وکيل مدافع حقوق بشر در اين‌باره می‌گويد «با توجه به وخامت وضعيت دستگاه قضايی مردم ايران از اجرای عدالت نااميد شده‌اند. شهروندان ايرانی ديگر حاضر نيستند در محاکم قضائی طرح شکايت کنند. زندانيان سياسی و خانواده‌های آن‌ها در اعتراض به بی‌اعتنايی دستگاه قضائی دادستان تهران را تحريم کرده‌اند. آن‌ها رسمأ اعلام کرده‌اند که از اين پس هيچ درخواستی از مقامات قضائی نخواهند کرد. جامعه‌ی جهانی وظيفه دارد در امر عدالت به مردم ايران کمک کند.»

هاله سحابی تنها زنی نيست که قربانی خشونت و عدم مجازات مرتکبان آن شده است. طی سه دهه می‌توان از صدها زن کشته‌شده در خيابان‌ها و يا در زندان‌ها ياد کرد. از جمله هشت سال پيش در چنين روزهايی زهرا کاظمی خبرنگار ايرانی‌تبار کانادايی در زندان اوين از سوی مقامات رسمی قضائی مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت و در اثر ضربه‌ی مغزی چندی بعد در بيمارستان درگذشت. پيکر زهرا کاظمی با تعجيل بسيار بر خلاف خواست پسرش استفان هاشمی که در کانادا اقامت دارد، در شيراز به خاک سپرده شد. مادر زهرا کاظمی در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که از سوی مقامات رسمی ايران شديدأ تحت فشار قرار گرفته بود تا موافقت کند دخترش در ايران به خاک سپرده شود. وکلای خانواده زهرا کاظمی بارها نسبت به روند رسيدگی پرونده از سوی دستگاه قضايی انتقاد کرده‌اند. در برگزاری دادگاه‌های بدوی و تجديد نظر به وکلا اجازه داده نشد تا برای روشن شدن حقايق شاهدان خود را که برخی از آن‌ها مسئولان بلندپايه‌ی دستگاه قضايی بودند به دادگاه دعوت کنند، از جمله سعيد مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران که شخصأ در بازجويی از زهرا کاظمی شرکت و بنابه گفته‌ی بسياری از شاهدان در ضرب‌وشتم وی دخالت مستقيم داشته است.

بخشی از محدوديت‌های ايجاد شده برای وکلای مستقل و مدافع زندانيان سياسی از سوی مقامات قضائی، به لحاظ مبارزه‌ی پی‌گير آنان با نهادينه شدن مصونيت از مجازات در سيستم قضائی کشور است. محمد سيف‌زاده، وکيل برجسته ايرانی و عضو کانون مدافعان حقوق بشر، که وکالت زهرا کاظمی را نيز برعهده دارد، به شکل خودسرانه و غير قانونی بازداشت و زندانی شده است. وی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ٩ سال زندان و ١٠ سال محروميت از شغل وکالت برای «همکاری در تأسيس کانون مدافعان حقوق بشر» محکوم شده است. نسرين ستوده وکيل هاله سحابی نيز در تاريخ ١٣شهريورماه ١٣٨٩ دستگير و سپس به ۱۱ سال زندان محکوم شده است. وی که خود شاهد بی‌عدالتی دستگاه قضائی است از حق تجديدنظرخواهی در دادگاه صرف نظر کرده است.

گزارشگر ويژه‌ی سازمان ملل بايد در بار‌ه‌ی همه‌ی موارد نقض فاحش و مستمر حقوق بشر در ايران تحقيق کند. ما سازمان‌های مدافع حقوق بشر بر اين باوريم که پديده‌ی نهادينه‌شدن مصونيت از مجازات يکی از اصلی‌ترين علل گسترش خشونت و ارتکاب جنايات فاجعه‌آميزی همچون قتل هاله سحابی و استمرار نظام شکنجه و بدرفتاری ظالمانه و غير انسانی در زندان‌ها و بازداشت‌های خودسرانه در ايران است.

ما می‌خواهيم که گزارشگر ويژه هر چه سريع‌تر انتخاب شده و به ايران اعزام شود. ما از هم‌اکنون آمادگی خود را برای همکاری با وی در ارائه‌ی اسناد و مدارک و معرفی شاهدان عينی موارد نقض فاحش حقوق بشر در ايران اعلام می‌کنيم.

برگرفته از کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران