آيا گمان نمیکنيد اسير اين موج شدن يعنی اينکه عملا به نفع ولايت مطلقه فقيه آقای خامنهای که مسئول خونريزیها، زندانی کردنها، شکنجهها، تجاوزها، ويرانیها و آسيبهای فراوان اجتماعی سياسی ديگر است وارد ميدان شدهايم و آب به آسياب ولايت ريختهايم؟
خبرنگاران سبز/ نقد و نظر/ عرفان خیر اندیش:
آقای مهدی خزعلی در نوشتهای خبر از ظهور یک گودزیلای بیرحم در نیمه دوم خرداد داده است و رسانههای گوناگون از جمله خبرنگاران سبز اقدام به باز انتشار و ارائه تفسیر در باره این خبر کردند (اینجا). بعد از فرو نشستن واکنشهای اولیه، شاید خوب باشد کمی عمیقتر به این مسئله اندیشیده شود و بکوشیم پاسخی برای پرسشهای زیر بیابیم تا در مواجهه با این خبر دچار اشتباه نشویم؟ یادآوری میکنم که اینها همه پرسشهایی است برای تعمق بیشتر.
۱. آقای خزعلی گفته است که اين اتفاق برای "ميهن"مان قرار است بيافتد که ظاهرا اشاره ايشان به شايعه ظهور خفی است. آيا اين به اين معنی است که ايشان نيز اين شايعه را باور دارد که اينچنين از وقوع آن احساس ترس و نگرانی میکند؟
۲. اگر قرار باشد ظهور خفی (بر اساس اين شايعه) اتفاق بيافتد آن وقت اين دستگاه ولايت فقيه است که بیاعتبار میشود چون در آن صورت ديگر امام زمان احتياجی به نايب نخواهد داشت، پس چرا آقای خزعلی میگويد که به صغير و کبير رحم نمیکند؟ آيا ايشان در واقع زنگ خطر را برای تهديد جايگاه آقای خامنهای میزند و آن را به اسم خطر برای ميهن نام میبرد؟
۳. آيا گمان نمیکنيد اسير اين موج شدن يعنی اينکه عملا به نفع ولايت مطلقه فقيه آقای خامنهای که مسئول خونريزیها، زندانی کردنها، شکنجهها، تجاوزها، ويرانیها و آسيبهای فراوان اجتماعی سياسی ديگر است وارد ميدان شدهايم و آب به آسياب ولايت ريختهايم؟
۴. مگر مردم ايران بيشتر از آنچه که ولايت مطلقه فقيه بر سرش آورده (از جمله به قدرت رساندن تقلبی محمود احمدینژاد) باز هم ممکن است زيان ببيند؟ کاش آقای خزعلی مشخص میکرد که اين خطر ايران را نشانه گرفته يا پايههای سنتی قدرت و ديکتاتوری را؟
و سئوالهای فراوان ديگری که مطمئنم ديگران دارند و خواهند پرسيد. اميدوارم پاسخ خوبی برای اين پرسشها پيدا شود تا اسير جوهای مصنوعی ساخته شده نشويم.
-------------------------------
خبرنگاران سبز آمادگی دارد نوشته شما در مخالفت یا موافقت با نوشته بالا را منتشر کند.
آقای مهدی خزعلی در نوشتهای خبر از ظهور یک گودزیلای بیرحم در نیمه دوم خرداد داده است و رسانههای گوناگون از جمله خبرنگاران سبز اقدام به باز انتشار و ارائه تفسیر در باره این خبر کردند (اینجا). بعد از فرو نشستن واکنشهای اولیه، شاید خوب باشد کمی عمیقتر به این مسئله اندیشیده شود و بکوشیم پاسخی برای پرسشهای زیر بیابیم تا در مواجهه با این خبر دچار اشتباه نشویم؟ یادآوری میکنم که اینها همه پرسشهایی است برای تعمق بیشتر.
۱. آقای خزعلی گفته است که اين اتفاق برای "ميهن"مان قرار است بيافتد که ظاهرا اشاره ايشان به شايعه ظهور خفی است. آيا اين به اين معنی است که ايشان نيز اين شايعه را باور دارد که اينچنين از وقوع آن احساس ترس و نگرانی میکند؟
۲. اگر قرار باشد ظهور خفی (بر اساس اين شايعه) اتفاق بيافتد آن وقت اين دستگاه ولايت فقيه است که بیاعتبار میشود چون در آن صورت ديگر امام زمان احتياجی به نايب نخواهد داشت، پس چرا آقای خزعلی میگويد که به صغير و کبير رحم نمیکند؟ آيا ايشان در واقع زنگ خطر را برای تهديد جايگاه آقای خامنهای میزند و آن را به اسم خطر برای ميهن نام میبرد؟
۳. آيا گمان نمیکنيد اسير اين موج شدن يعنی اينکه عملا به نفع ولايت مطلقه فقيه آقای خامنهای که مسئول خونريزیها، زندانی کردنها، شکنجهها، تجاوزها، ويرانیها و آسيبهای فراوان اجتماعی سياسی ديگر است وارد ميدان شدهايم و آب به آسياب ولايت ريختهايم؟
۴. مگر مردم ايران بيشتر از آنچه که ولايت مطلقه فقيه بر سرش آورده (از جمله به قدرت رساندن تقلبی محمود احمدینژاد) باز هم ممکن است زيان ببيند؟ کاش آقای خزعلی مشخص میکرد که اين خطر ايران را نشانه گرفته يا پايههای سنتی قدرت و ديکتاتوری را؟
و سئوالهای فراوان ديگری که مطمئنم ديگران دارند و خواهند پرسيد. اميدوارم پاسخ خوبی برای اين پرسشها پيدا شود تا اسير جوهای مصنوعی ساخته شده نشويم.
-------------------------------
خبرنگاران سبز آمادگی دارد نوشته شما در مخالفت یا موافقت با نوشته بالا را منتشر کند.
من نمی دانم شما کیستی و از کدام منظر اینقدر ساده و سطحی به زندگی و جامعه و سرنوشت و تاریخ نگاه می کنی؟
پاسخحذفظهور خرداد، هر چه که باشد و به هر شکلی که باشد، ظهور و بروز آخرین نهضت قدرتمند فاشیستم در جهان امروز پس از آخرین نمونه قبلی آن در کره شمالی است.
می دانم که از که و از چه می گریزی و با چه انگیزه ای، اما ........ بر فرض که تمام فرضییات تو صحیح باشد، نخواهی دانست که "بدترین نمونه های دیکتاتوری" در مقایسه با "فاشیسم" فاصله ی بسیار بسیار کوچکی با "پیشرفته ترین دموکراسی ها" دارند.
امروز این را درک نخواهی کرد. یقین دارم. از آنجا که هیچیک از ملت هایی که خود داوطلبانه و از سر عناد با پیشینه ای که از آن آزرده بودند، خود را به دامان "فاشیسم" انداخته اند، هیچیک نمانده اند که روایت کنند...
و این سرنوشت محتوم همه ملت هایی است که از سر روزمرگی و بی خردی و بخصوص سیر نکردن در تاریخ، خود به دست خویش یا با سکوت و رضایت خویش، بنیان و آینده و تاریخ خود را یک جا به آتش بکشند.
"قل سیرو فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه..."
دیکتاتوری تغییر می کند، فراز و فرود دارد و حتی مصادیق قابل قبول دارد. فاشیسم هیچ گاه به هیچ چیز جز نابودی مردم و کشور و جامعه و تاریخ و حتی نابودی کامل خود رضایت نداده است. هرگز.
این انحرافی که امروز همه در مقابل آن بسیج شده اند، نام غیر محترمانه و عریانش "فاشیسم" است.
اگر تا اپرووال شما دیگر دیر نشده باشد.
پاسخحذف...
چه بد اقبال است و سیاه بخت ...، ملتی که در عصر بیگ بنگ اطلاعات و دانش و انتقال آزاد تجربیات بشر، آخرین قربانی نهضت های فاشیستی جهان باشد.