خرداد، ماه سرنوشتساز ایرانیان است و اینک ما با جنبش سبز متولد خرداد روبرو هستیم که در جان و دل ایرانیان خانه کرده است و سبب شده تا هر آنکس که خود را ایرانی میداند و در سر سودای آبادانی میهن و در دل عشق به وطن دارد، در دل این جنبش همگانی جایگاهی برای خود بیابد تا علیرغم همة تفاوت دیدگاهها و سلیقهها، خود را در کنار همه هموطنان خود و نه در برابر آنها بیابد و حتی به آنها که در حق او و شهروندان دیگر ظلم روا داشتهاند نه به دیدة انتقام و کینه، بلکه از روی دلسوزی و اصلاح بنگرد
خبرنگاران سبز/جامعه/ راه سبز امید/بیانیه ها و مواضع:
شورای هماهنگی راه سبز اميد با صدور بيانيه ای به مناسبت خرداد ماه، خرداد را ماه سرنوشت ساز ناميده و اعلام کرده است که طی روزهای آينده، برنامه های بزرگداشت روزهای سبز سال ۸۸ را به اطلاع غيورزنان و غيورمردان اين مرز و بوم خواهند رساند.
در بيانيه شورای هماهنگی راه سبز اميد، ضمن مروری کوتاه بر روزهای سرنوشت ساز خرداد از پانزدهم خرداد گرفته تا سوم و دوم خرداد، آمده است:«آری خرداد، ماه سرنوشتساز ايرانيان است و اينک ما با جنبش سبز متولد خرداد روبرو هستيم که در جان و دل ايرانيان خانه کرده است و سبب شده تا هر آنکس که خود را ايرانی میداند و در سر سودای آبادانی ميهن و در دل عشق به وطن دارد، در دل اين جنبش همگانی جايگاهی برای خود بيابد تا عليرغم همه تفاوت ديدگاهها و سليقهها، خود را در کنار همه هموطنان خود و نه در برابر آنها بيابد و حتی به آنها که در حق او و شهروندان ديگر ظلم روا داشتهاند نه به ديده انتقام و کينه، بلکه از روی دلسوزی و اصلاح بنگرد.»
اين شورا همچنين وعده داده است که طی روزهای آينده، برنامه های بزرگداشت روزهای سبز سال ۸۸ را به اطلاع غيورزنان و غيورمردان اين مرز و بوم خواهد رساند.
متن بيانيه شورای راه سبز اميد به مناسبت خردادماه، به شرح زير است:
بسم الله الرحمن الرحيم
ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملئکه ان لا تخافوا و لاتحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون
خرداد ماه سرنوشتساز ايران و ايرانيان بار ديگر از راه رسيده و موجی از اميد را با خود برای همه جويندگان حق و آزادی به ارمغان آورده است.
پانزدهم خرداد که سرآغاز شکلگيری جنبش آزاديخواهی مسلمانان ايرانی در برابر يکی از خشنترين ديکتاتوريهای قرن بيستم بود که سرانجام به بار مینشست و سلطان مغرور و مستبد را که به هيچ ندای اصلاحطلبی گوش فرا نداد به سرنوشت دردناکی دچار کرد.
سوم خرداد نيز در امتداد انقلاب اسلامی، عبرتآموز يکی ديگر از ديکتاتوریهای قرن شد و صدام حسين را که گمان میبرد بی هيچ زحمتی خاک ايران را اشغال و مردم کمسلاح اما با ايمان ايران را به تسليم وا می دارد، به سرنوشتی بدتر از شاه دچار کرد.
دوم خرداد، طليعه اصلاح در انقلابی بود که به قيمت جان هزاران انسان توانسته بود بر استبداد داخلی و سلطهطلبی خارجی پيروز شود اما اينک خود در مسيری انحرافی به تدريج از آرمانهای اصيل انقلاب که مبتنی بر اسلام رحمانی، اخلاق محمدی، آزادی و مردمسالاری بود فاصله میگرفت.
و سرانجام ۲۵ خرداد که اوج شکوفايی مدنيت و عقلانيت در ايرانيان بود که اين بار عليه دروغ و فساد و تحجر و فريب به ميدان آمدند و صحنههايی آفريدند که در تاريخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود و سرمشقی شد برای همه جنبشهای دموکراسیخواه منطقه.
آری خرداد، ماه سرنوشتساز ايرانيان است و اينک ما با جنبش سبز متولد خرداد روبرو هستيم که در جان و دل ايرانيان خانه کرده است و سبب شده تا هر آنکس که خود را ايرانی میداند و در سر سودای آبادانی ميهن و در دل عشق به وطن دارد، در دل اين جنبش همگانی جايگاهی برای خود بيابد تا عليرغم همة تفاوت ديدگاهها و سليقهها، خود را در کنار همه هموطنان خود و نه در برابر آنها بيابد و حتی به آنها که در حق او و شهروندان ديگر ظلم روا داشتهاند نه به ديدة انتقام و کينه، بلکه از روی دلسوزی و اصلاح بنگرد.
اينک جنبش سبز نه يک حرکت برآمده از انتخابات به سرقت رفته ملت، بلکه يک خيزش بزرگ به سوی آرمانهای والائی است که يک قرن ملت ما برای آن مبارزه کرده. اينک جنبش نه يک حرکت سياسی صرف، بلکه متن زندگی مردم ما را تشکيل داده و با زندگی روزمره ايرانيان عجين شده است. جنبش سبز يعنی دروغ ممنوع، جنبش سبز يعنی ما همه با هم هستيم، جنبش سبز يعنی خردورزی و عقلانيت، جنبش سبز يعنی مبارزه با تحجر و رمّالی و جنگيری، جنبش سبز يعنی دفاع از حق ديگران، يعنی حاکميت قانون، يعنی برابری همه در برابر قانون، يعنی قانون فراتر از همه و در يک کلمه، جنبش سبز يعنی زندگی، يعنی دوست داشتن ايران و ايرانی و يعنی اميد به روزهای روشن آينده.
بسيار جای تأسف دارد که عدهای که گويا قدرت چشم آنها را بسته، توان ديدن اينهمه زيبائی و نورانيت را ندارند و به جای قدردانی از چنين ملتی، فرزندان ملت را در خيابانها سرکوب میکند و بسياری از فرهيختگان را به جرم انديشيدن و تفکر و به گناه گفتن و نوشتن به زندان می اندازد و جمع کثيری از دانشمندان و انديشمندان را به جرم مطيع نبودن از دانشگاهها و مراکز علمی اخراج میکند و در کنار اينها، ميلياردها دلار سرمايه ملی را به فنا میدهد و در برابر هيچکس پاسخگو نيستند.
نتيجه چنين رفتاری جز ورشکستگی اقتصادی، جز انزوای جهانی، جز رسوخ فساد در بالاترين لايههای حکومت و سرانجام جز فروپاشی ارکان قدرت ملی، چه خواهد بود؟
جنبش سبز از اين آينده هولناک نگران است و مايل است تا به هر نحو ممکن حاکميت را متوجه عواقب خطرناک تداوم چنين شيوههای کشورداری کند و در اين راه همه ابزارها و راه های قانونی و مسالمتآميز را تجربه خواهد کرد.
اگر جنبش سبز از حضور مردم در راهپيمائیها حمايت میکند به خاطر آن است که قانون چنين حقی را برای شهروندان به رسميت شناخته است و در عين حال از همی راههای گفتگو و تعامل با همه افراد حتی درون حاکميت بر مبنای حقوق اساسی و آزادی های قانونی و شهروندی استقبال میکند.
جنبش سبز خواهان آن است که همه کسانی که مسئوليت دارند، بسته به ميزان قدرتی که قانون در اختيار آنها گذاشته، به همه مراجع پيشبينی شده در قانون، و مهمتر از آن به افکار عمومی، پاسخگو باشند.
جنبش سبز هيچکس را فراتر از قانون نمیداند و بر اين اعتقاد است که بايد باب انتقاد از همه مسئولان باز باشد.
جنبش سبز حاکميت نظاميان و نيروهای امنيتی و بسته شدن فضای پرنشاط سياسی، تعطيلی نهادهای مدنی و رسانههای مستقل و حاکم شدن فضای پليسی را در مغايرت کامل با آرمانهای انقلاب میداند و وظيفه خود میداند به هر نحو ممکن با آگاهیبخشی، مردم را به نفی اين روندهای ديکتاتوری دعوت کند.
جنبش سبز اداره کشور به دست انسانهای ناآگاه و غيرمتخصص را که تنها هنر آنها بله قربانگويی واطاعت محض و تملق است خيانت به آرمانهای انقلاب میداند و وظيفه خود میداند تا همه صاحبنظران را به نقد چنين حاکميتی فراخواند.
جنبش سبز تشنجآفرينی در سطح بينالمللی را که منجر به انزوای بی سابقه ايران شده و از اين راه ملت ايران را متحمل هزينههای بسيار سنگين کرده است برخلاف منافع ملی میداند و از همه امکانات خود برای توقف اين سياستهای خانمانسوز و ايران بر بادده استفاده خواهد کرد و از همه ملتها و دولتهای جهان درخواست میکند که بهای نادانی و ناتوانی بخشی از حاکميت ايران را به هزينه تمام ملت ايران تبديل نکنند و بيش از اين ملت ما را به رنج و گرفتاری مقيد نکنند.
جنبش سبز ضمن حمايت از همه ملتهای منطقه که برای آزادی و دموکراسی قيام کردهاند بخصوص از مردم ليبی، سوريه، بحرين و يمن که اين روزها در زير فشار طاقتفرسای ديکتاتوری حاکم بر اين کشور، شرايط بسيار سختی را تجربه میکنند، برخورد دو گانه حاکميت اقتدارگرا را با جنبش های منطقه و سکوت تأييد آميز در قبال سرکوب ملت آگاه سوريه را مايه ننگ انقلاب و نظام و کشور می داند.
برنامه هميشگی جنبش سبز تلاش برای نيل به دموکراسی و عدالت و پيشرفت در کنار حاکميت اخلاق و معنويت است و میداند که پيمودن اين راه سخت نيازمند همت والا و تلاش خستگیناپذير و صدالبته، پرداختن هزينههائی چه بسا سنگين است. هزينههائی که بخشی از آن را فرزندان غيور اين مرزوبوم که در زندانها بهسر میبرند پرداختهاند و در رأس همه بايد از دو يار هميشگی ملت، رهبران سرافراز جنبش سبز، جناب مهندس موسوی و جناب حجتالاسلام والمسلمين کروبی ياد کرد که اينک در حبس خانگی غيرقانونی، از بديهیترين حقوق خود محروم هستند.
جنبش سبز وظيفه خود میداند در اولين گام تمام همت خود را مصروف آزادی همه زندانيان سياسی و بخصوص رفع حصر ظالمانه رهبران جنبش سبز کند و در اين راه به حمايت قاطبه ملت ايران مستظهر است و اميد آن دارد که مردم و بخصوص جوانان عزيز، با حمايت از برنامههای اعلام شده پويايی و نشاط جنبش سبز را به نمايش بگذارند و ثابت کنند که حتی در غياب رهبران جنبش سبز، اين حرکت بی هيچ وقفهای مسير خود را ادامه خواهد داد. اگر روزی هر شهروند يک ستاد و روزی ديگر هر شهروند يک رسانه بوده، امروز روزی است که بگوئيم هر شهروند يک رهبر است. ما در انتظار روزهای بهتر هستيم.
اما خرداد در خود خاطرهای تلخ نيز دارد.
چهاردهم خرداد رحلت معمار بزرگ انقلاب اسلامی است که با رفتن خود علاوه بر آنکه ميليونها انسان را داغدار کرد، موجب تأسف عميق کسانی شد که انتظار داشتند پس از فراغت از بحرانهای جنگ و ناآرامی های انقلاب و خلاصی از موج توطئههای داخلی و خارجی، افقهای جديدی از مردمسالاری را در جمهوری اسلامی بگشايد و آنچه را که در طول حيات پربار خود بروز داده بود بتواند برای هميشه باب تحجر و استبداد را درون جمهوری اسلامی ببندد و آنچنان که خود وعده کرده بود، همه را به قانون بازگرداند.
اما دريغا که تقدير الهی چنين نبود و اين آرزو بر دلها ماند که به صورت واقعی و بازگشتناپذير، آزادی، ديانت، عدالت و پيشرفت را در کنار هم تجربه کنند هر چند نسلی که در انقلاب پرورده شدند مصمم بوده و هستند که نگذارند اين راه روشن و پاک به بنبست کشيده شود.
جنبش سبز اما، راه اميد دوباره ای گشوده است و با صبر و استقامت يکايک شهروندان آگاه و مصمم، که در استقامت ستودنی رهبران در بند آن تبلور يافته، با گام هايی استوار پيش خواهد رفت و با استعانت از الطاف بيکران الهی، نخواهد گذاشت که ايران ويران شود. طی روزهای آينده، برنامه های بزرگداشت روزهای سبز سال ۸۸ را به اطلاع شما غيورزنان و غيورمردان اين مرز و بوم خواهيم رساند.
شورای هماهنگی راه سبز اميد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر