۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

برپایی دادگاهی کنایی برای محاکمه ولی در حمایت از احمدی‌نژاد

امروز که دادگاه تشکيل شده است متاسفانه متهم در دادگاه حضور پيدا نکرده و گفته است می‏خواهد حرف‏هايش را در سينه‏اش نگه دارد. من به شما می‏گويم حرف‏های او حرف‏های مهمی نيست. او اصولا حرفی برای گفتن ندارد. چون حرفی برای گفتن نداشته در دادگاه حاضر نشده است.او ضد ولابت فقیه رفتار کرده است.
خبرنگاران سبز/جامعه/از وبلاگ‌ها:
پس از حمایت علی خامنه‌ای از احمدی‌نژاد اکنون حمایت‌گران ولایی درمانده‌اند که چگونه ممکن است بین آن‌ همه هیاهو علیه احمدی‌نژاد و این حمایت مصالحه ایجاد کنند. شاید نوشته کنایی زیر در وبلاگ یکی از بسیجیان، که ظاهرا محاکمه احمدی‌نژاد است ولی در عمل در جانبداری از او نوشته شده است، نوشته شده است تلاشی این‌گونه تا تضادهای گوناگون را با هم آشتی دهد.


پس از تحریر: مقدمه پیشین بر نوشته زیر نتیجه سوء برداشت از متن نوشته شده در وبلاگ میثم تمار بود. بدین وسیله از خوانندگان محترم پوزش می‌طلبیم.

وبلاگ « میتم تمار» نوشته است:
خب! اجازه بدهيد بدون معطلی سر اصل قصه بروم. متهم آن قدر پرونده‏اش قطور است که نمی‏دانم از کجا بايد آغاز کنم و کدومين شهود را نخست به جايگاه بخوانم. اتهامات خيلی زيادی وجود دارد. متهم برای رهبری سه شرط تعيين کرده بود و گفته بود تنها در شرايطی که مصلحی و جليلی بروند و مشايی معاون اول شود حاضر است به رياست جمهوری بازگردد. آن جلسه اگر چه تنها با حضور رهبری و احمدی‏نژاد برگزار شد اما ما می‏دانيم که اين حرف‏ها گفته شده. در جريان خانه‏نشينی احمدی‏نژاد مقصود واقعی اين جريان شوم لشگرکشی و حضور خيابانی بود. اينها تصميم گرفته بودند تا با پشتوانه محبوبيت مردمی، مردم را به خيابان‏ها بکشانند و به عبارت ديگر مردم را در برابر رهبری قرار دهند. اينکه رئيس‏جمهور ۱۱ روز تمام در خانه نشست در واقع برای به سرانجام رسانيدن اين طراحی بود. مهم اين نيست که هيچ سخنرانی تحريک کننده ای نداشتند. مهم اين است که ما می دانيم برای اغتشاش برنامه داشتند.

احمدی‏نژاد از همان سوم تير ضدانقلاب بود و ما می‏دانستيم او روزی مقابل رهبری خواهد ايستاد. برخی معتقدند رهبری هم در حمايت بی حد و حصر از ايشان اشتباه کرده‏اند و البته حتما اندازه ما بصيرت کافی نداشته‏اند که احمدی‏نژاد را اين قدر بزرگ کرده‏اند. ماجرای فتنه سبز و حذف هاشمی از نظام هم برنامه‏ريزی شده بود. نديديد پس از آشوب‏های انتخاباتی احمدی‏نژاد چه طور با خس و خاشاک خواندن مخالفين بنزين روی آتش فتنه ريخت؟ به نظر شما همه اين‏ها اتفاقی است. شما نمی‏توانيد اين قدر ساده لوح باشيد که همه اينها را اتفاقی بدانيد. ماجرا برنامه‏ريزی شده بود و من با اجازه حضار امروز از برنامه‏های اين جريان شوم پرده برخواهم داشت.

آقای قاضی!

برخی تلاش می‏کنند تا احمدی‏نژاد را از مشايی جدا کنند و بعد هم احمدی‏نژاد را به دامن انقلاب برگردانند. اصلا اين حرکات جلف چه معنی‏ای می‏تواند داشته باشد. او اصرار به رفتن و اين همانی دارد. بگذاريد زودتر شرش را کم کند. برای چه انقدر برخی زور می‏زنند؟ اصلا جای زور زدن که اينجا نيست. جای ديگر است!

اکنون همه می‏دانند که احمدی‏نژاد ضد ولايت فقيه است و صد در صد مقابل رهبری ايستاده است. کسی در اين شک دارد؟ قطعا ندارد. اگر داشته باشد که جزو جريان انحرافی می‏شود. پس کسی خصوصا در اين محکمه کوچکترين ترديدی در اين موضوع ندارد. تازه اگر احمدی‏نژاد يک درصد هم نايستاده باشد دو روز ديگر می‏ايستد. پس ديگر به هيچ وجه جای ترديد نيست.

ممکن است بگوييد احمدی‏نژاد اين همه در سخنرانی‏هايش از ولايت فقيه گفته و حتی زندگی زير سايه ولايت فقيه را تمرين زندگی در زمان معصوم دانسته است. شما چقدر ساده لوحيد. هنوز نفهميديد او چقدر عوام فريب است. هنوز فکر می‏کنيد هدفمند کردن يارانه‏ها برای مصلحت کشور و نظام اجرايی شد. خير! اينها همه طراحی بود برای خريدن اعتماد مردم و بعد هم انجام طرح‏ريزی‏های بعدی. از اينکه هدفمندی اين قدر بی دردسر اجرا شد تعجب نکرديد؟ اين احمدی‏نژاد خيلی زيرک‏تر از اين حرف‏هاست. کسانی که بيرون دادگاه هستند ممکن است به خاطر جهالتشان نفهمند اينها را. ولی شما که از نخبگان کشور هستيد قطعا متوجه موضوعيد.(حضار به علامت تاييد سرهايشان را تکان تکان می‏دهند.)

نگوييد رهبری برای ارتباط گرفتن با ايرانيان خارج از کشور در نشست رسمی با مسئولين وزارت خارجه دستور داده بودند و متن صحبت هم در سايت ايشان وجود دارد. ايرانيان خارج از کشور الان جزوی از اين برنامه ريزی خوف ناکند.

آقای قاضی!

حضار محترم!

امروز که دادگاه تشکيل شده است متاسفانه متهم در دادگاه حضور پيدا نکرده و گفته است می‏خواهد حرف‏هايش را در سينه‏اش نگه دارد. من به شما می‏گويم حرف‏های او حرف‏های مهمی نيست. او اصولا حرفی برای گفتن ندارد. چون حرفی برای گفتن نداشته در دادگاه حاضر نشده است.

من تقاضايم از همه اين است که در صدور رای کوچکترين ترديد و وقفه‏ای روا نداريد. مهم نيست او چه می‏گويد يا تحقيقات قضايی از غفاری و دار و دسته رمال‏ها و جن‏گيرها به کجا می‏رسد. اصلا مهم نيست که اين رمال‏ها تا چه سطحی با دولت در ارتباط بودند و چه کرده‏اند. مهم آن است که در ارتباط بوده‏اند.

به احمدی‏نژاد نبايد فرصت داد. بايد زودتر مردم هم به خيابان‏ها بريزند و جريان حزب الله به او نشان دهد که کسی نيست و جايگاهی ندارد. احمدی‏نژاد همان بنی‏صدر است. از همان سوم تير هم معلوم بود. ما گفتيم. هاشمی هم گفت. شما نشنيديد. بايد از اين فرصت استفاده کنيم و نگذاريم به جايگاه اوليه‏اش برگردد. وقتی او به رياست جمهوری برگشت برخی نمايندگان مجلس خيلی ناراحت شند و غصه خوردند. فرصت خيلی خوبی برای زدن دولت بود. حيف که زود تمام شد.

به هر حال الان پرونده قطور دولت آماده است. اصلا نبايد در مرود اين خائن بالفطره که هم خودش منحرف است، هم زنش و هم فرزندان و اطرافيانش درنگ کرد. چون او ظاهرا علاقه‏ای به شنيدن حرف خواص ندارد. زودتر بايد مردم انقلابی را عليه او بسيج کنيم. اينکه رهبری می‏گويد آرامش را حفظ کنيد اصلا مهم نيست. مهم اين است که ما اين گونه فکر می‏کنيم و به اين نتيجه رسيديم. ما هم که اصلا اشتباه نمی‏کنيم. بايد هميشه جلودار رهبری باشيم. اصلا رهبری يک جايگاهی دارد و ما يک جايگاه ديگه. ايشان بايد اوضاع را آرام نگه دارد و ما اوضاع را هر چه که می‏توانيم شلوغ کنيم. اين گونه تنوعی هم در فضای سياسی کشور ايجاد می‏شود. اگر تا آن موقع احمدی‏نژاد به معنای واقعی واقعی بنی‏صدر نشده باشد، فوقش رهبری ايشان را بعدا جمع و جور می‏کنند.

آقای قاضی!

برخی افراد سست عنصر پيدا شده‏اند که می‏گويند احمدی‏نژاد فرزند انقلاب است و رفتن او به نفع کشور نيست. می‏گويند اين حرف‏ها را هم رهبری در جلسه خصوصی گفته‏اند. به اين بهانه که بايد او را حفظ کرد می‏خواهند دهان ما را ببيندند. کور خوانده‏اند. احمدی‏نژاد بايد هر چه زودتر از گناهی که البته تا دقايقی ديگر در اين دادگاه اثبات خواهد شد(!)، توبه کند و الا جايش گوشه زندان خواهد بود. نظام وابستگی به افراد ندارد. بودن و نبودن احمدی‏نژاد هم تفاوتی نمی‏کند.

باز هم عرض می‏کنم اينکه آقا در جلسه خصوصی با سران فرموده‏اند اگر احمدی‏نژاد خودش هم خواست از پرتگاه خودش را پرت کند، ما نبايد بگذاريم، مربوط به ما نمی‏شود. جايگاه رهبری اصلا با جايگاه ما متفاوت است. به ما از قديم گفته‏اند گروه فشار. ما بايد فشارمان را بياوريم و هر چه می‏توانيم از تريبون‏ها شلوغ و پلوغ کنيم. اين جوری وجدانمان هم راحت خواهد شد. چون بعضی از ما سوم تير غافلانه از اين مردک حمايت کرده بوديم.

آقای قاضی!

حضار محترم!

سرتان را بيش از اين به درد نمی‏آورم. باز هم تاکيد می‏کنم زمان را صرف شنيدن سخنان اين مردک نکنيد. اينکه در هر محکمه‏ای به متهم اجازه دفاع می‏دهند، برای متهمی است که جرمش ثابت نشده باشد. ما که در ضد ولايت فقيه بودن احمدی‏نژاد ترديدی نداريم. شما داريد؟ آقای قاضی خدای نکرده شما ترديد داريد؟ حضار محترم زبانم لال شما ترديد داريد؟ چون فقط جريان انحرافی است که ترديد دارد، بنابراين شما نبايد ترديدی داشته باشيد. پس رای دادگاه معلوم است. من فقط تنها تقاضايی که دارم اين است که زودتر اعلامش کنيد. مجازات اعدام هم بد نيست. برای آيندگان عبرت آموز است و قاطعيت دادگاه را می‏رساند. خيلی خوب است که قاضی قاطع باشد. اين را رهبری هم فرموده‏اند و به صورت اکيد دستور داده‏اند که در برخورد قاطع باشيد. اميدوارم که شما ولايتمداريتان را با صدور هر چه سريع‏تر و هر چه قاطع‏تر رای ثابت کنيد. يادتان نرود که ما سرباز رهبری هستيم و اصلا جناحی هم عمل نمی کنيم.

قربان امام و رهبری و شهدا برويم.

والسلام

قاضی: بدجور(با تاکيد) زيرآبشان خورد! تنفس اعلام می کنييييم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر