۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۷, سه‌شنبه

مجتبی واحدی: به سراغ يک حکومت زمينی برويم که با مبانی دروغين آسمانی حقوق مردم را پایمال نکند

در سال ۵۸ که ولايت فقيه در قانون اساسی گنجانيده و تصويب شد، دليل اين تصويب و پذيرش نه آگاهی مردم از مبانی ولايت فقيه و نه تجربه آن‌ها از موفقيت ولايت فقيه بود. فقط کاريزما و محبوبيت آيت‌الله خمينی بود. امروز بعد از ۳۲ سال آقايان مدعی‌اند که عملکرد ولی فقيه ايران را از خطرات بزرگی نجات داده و ايران را در قله‌های علم و ثروت قرار داده است. سخن بنده اين است اگر آقايان به ادعايشان پايبندند در باره همين موضوع يک رفراندوم برگزار کنند.
اختصاصی خبرنگاران سبز/ گفت‌وگو:خبرنگاران سبز در گفت‌وگویی با سید مجتبی واحدی، مشاور شیخ مهدی کروبی، به بررسی برخی از مسایل روز پرداخت. بخش اول این گفت‌وگو را در اینجا بخوانید. ادامه این گفت‌وگو در زیر تقدیم خوانندگان می‌شود.
ــــــــــــــــــــــ

گفت‌وگو با سید مجتبی واحدی (بخش دوم)
خبرنگاران سبز: شخص شما و در مشورت‌های احتمالی که با شورای هماهنگی داريد برای خرداد پر حادثه (که فرهنگ سياسی ايران با آن عادت کرده و توقع‌های سياسی‌اش را انباشته در اين ماه می‌بيند) چه برنامه‌هايی داريد و چه زمانی قرار است اين‌ها را اعلام کنيد؟

ــ اولويت اول اين است که ما فرصت هماهنگی با دوستان را داشته باشيم. اگر لازم باشد تا دهه اول خرداد ماه بنده از طرف آقای کروبی، خانواده و مشاوران ايشان اعلام برنامه‌هايی خواهم کرد. اجازه بدهيد انفرادی عمل نکنم و با تامل و هماهنگی بيشتر برنامه‌هايی ارائه بدهيم که تاثير بيشتری در جامعه داشته باشد. صحبت‌های مقدماتی صورت گرفته و جلسات متعددی هم با دوستان داشته‌ايم اما هنوز به جمع‌بندی نرسيده‌ايم. اين البته به معنی مخفی کاری از مردم نيست؛ برای اين است که دست حکومت را برای برخورد با مردم باز نگذاريم. اما به هر حال اگر در شورای هماهنگی هم دوستان تحفضاتی داشته باشند ما راسا در دهه اول خرداد برنامه‌هايی را اعلام خواهيم کرد.





خبرنگاران سبز: آيا به نظر شما جنبش سبز "نقشه راه" دارد؟

ــ می‌توان گفت که دو هدف عمده دارد و برای اين اهداف راه‌کارهايی را هم پيش‌بينی کرده است که عمدتا جلب حمايت مردم و آگاهی رسانی بوده است. اولين هدف اين است که ما بپذيريم که يک انتخابات کاملا آزاد در کشور برگزار شود و هيچ کسی با هيچ عذر شرعی و قانونی و يا هر بهانه‌ی ديگری در آن دخالت نکند. اين انتخابات بايد در همه‌ زمينه‌ها صورت بگيرد. در باره نوع حکومت هم بايد انجام بشود. هدف دوم بايد اين باشد که هيچ کس خود را در هيچ جايگاهی نبايد خود را مصون از انتقاد و تذکر بداند. اين‌که جانشين نماينده ولی‌فقيه در سپاه می‌گويد ما حق نداريم مبانی تصميم ولی‌فقيه را از او بپرسيم؛ اينکه رييس قوه قضاييه بگوييد که در قانون اساسی چيزی تحت عنوان نظارت بر رهبری وجود ندارد؛ اينکه آدم بی‌سوادی به عنوان امام جمعه قم در حد شرک آقای خامنه‌ای را همدرجه حضرت مسيح بداند و بگويد که زمان تولد ايشان حرف زده است؛ بايد تمام اين‌ها شکسته بشود. اگر اينطور نشود، روح آيت‌الله خمينی که مورد علاقه آقايان است در عذاب خواهد بود.



ايشان به صراحت قبل از همه‌پرسی جمهوری اسلامی گفت: «در جمهوری اسلامی هر فرد از آحاد ملت حق دارد مستقيما و در برابر سايرين زمامدار مسلمين را استيضاح کند و او موظف است که جواب قانع کننده بدهد.» بايد به اين نقطه رسيد و اين يکی از اهداف جنبش اعتراضی باشد و اين نکته‌ای نيست که تنها بعد از انتخابات اخير گفته شده باشد. آقای کروبی در زمان پنج سالی که خانه نشين بودند (سال‌های ۷۱ تا ۷۶) به مزاح گفته‌اند بنده در ولايت امام خمينی هم ذوب نبودم چه برسد به ولايت آقای خامنه‌ای. ايشان گفته‌اند که اگر زمان امام صادق هم بود من جرات نداشتم در تنور بروم که کنايه‌ايست به ادعای کسانی که می‌گويند ما بايد شيعه تنوری ولايت فقيه باشيم. اين به اين معنی است که ما شانی آسمانی برای ولی فقيه قائل نشويم.



در مقطعی که آقای کروبی صحبت می‌کرد ولی فقيه شخصيت محترمی بوده‌ است که وظايف مشخصی طبق قانون اساسی داشته است. وظايف او نه از آسمان آمده و نه در قران نوشته شده است و منتخب مردم است. در آخرين مکتوب خود به آيت‌الله مشکينی، آيت‌الله خمينی چنين نوشت: «چون مردم از طريق خبرگان، رهبر را تعيين می‌کنند اين رهبر منتخب مردم تلقی می‌شود و قهرا تبعيت از او لازم است.» يعنی چون منتخب مردم هست تبعيت از او لازم است. يعنی الان با توجه به نشانه‌های فراوانی که حکايت از اين دارد که نه خبرگان منتخب اکثر مردم است و نه رهبر منتخب خبرگان الزام تبعيت از ولی فقيه از بين رفته است و او لازم‌ التباع نيست. حتی اگر کسانی هم در ميان طرفداران جنبش سبز طرفدار ولی فقيه بودند به همان حد محدود شده در قانون اساسی به آن اعتقاد داشتند. که البته با توجه به تفاسير شورای نگهبان و اظهارات رييس قوه قضاييه مبنی بر عدم نظارت بر رهبر بهتر است کلا از اين موضوع بگذريم و به سراغ يک حکومت کاملا زمينی برويم که با اتکا به مبانی دروغين آسمانی نخواهد حقوق مردم را زيرپا بگذارد.





خبرنگاران سبز: در باره اهدافی که گفتيد (انتخابات آزاد و مصون نبودن افراد از انتقاد) مشکلی نيست ولی بفرماييد با چه نقشه‌راهی می‌توان به اين اهداف رسيد.

ــ سئوال خوبی است. ما موظف هستيم نخبگان گروه‌های مختلف از معارضين و مخالفين و معترضين را جمع کنيم. پيش‌نهاد‌های گوناگون را گردآوری کنيم. هيچ کس هم لازم نيست حتما محوريت ويژه‌ای داشته باشد. البته شورای هماهنگی به دليل اينکه به نحوی وابسته به آقای موسوی و نزديک به تفکرات آقای کروبی است می‌تواند در مرحله گردهم آوردن گروه‌های ديگر نقشی محوری بازی کند. يکی ديگر از انتقادات من به شورای هماهنگی اين است در اين زمينه نتوانسته کاری صورت دهد. راه‌کار پيش‌نهادی بنده راه‌اندازی يک کنگره ملی است. بزودی هم اعلام می‌کنيم که راه‌کارهايی که به نظر افراد، گروه‌ها، نخبگان، گروه‌‌های دانشگاهی، روحانيون، کنشگران سياسی و حتی دانش‌آموزان اعلام بشود تا بسوی راهی برويم که بعدا بشود ادعا کرد مورد قبول اکثريت قابل قبولی بوده است.



نام اين جمع می‌تواند کنگره ملی يا شورای هماهنگی يا هر چيز ديگری باشد. اعضای اين کنگره بايد از همه نحله‌های فکری باشد. حتی معتقدم که حکومت ج.ا. نيز می‌تواند نماينده داشته باشد. البته لازم است از هم‌اکنون تفاهم داشته باشيم که اگر اکثريت مردم گفتند نه ج.ا. که حکومت اسلامی می‌خواهند که در آن ولی‌فقيه می‌تواند حتی همسران مردم را در خانه‌هايشان طلاق دهد مورد پذيرش ما هم باشد. اما اگر مردم گفتند که ما نمی‌خواهيم اختيار کشور دست يک نفر باشد، فرقی نمی‌کند که آن يک‌نفر خاتمی باشد يا خامنه‌ای، کروبی باشد يا ناطق نوری، رفسنجانی باشد يا صانعی آن‌ها هم بايد اين تصميم را بپذيرند. اين کنگره بايد چنان باشد که موافقان ج.ا. (اگر اعتقاد به استحکام جايگاه خود دارند) بتوانند حضور داشته باشند.



در سال ۵۸ که ولايت فقيه در قانون اساسی گنجانيده و تصويب شد، دليل اين تصويب و پذيرش نه آگاهی مردم از مبانی ولايت فقيه و نه تجربه آن‌ها از موفقيت ولايت فقيه بود. فقط کاريزما و محبوبيت آيت‌الله خمينی بود. امروز بعد از ۳۲ سال آقايان مدعی‌اند که عملکرد ولی فقيه ايران را از خطرات بزرگی نجات داده و ايران را در قله‌های علم و ثروت قرار داده است. سخن بنده اين است اگر آقايان به ادعايشان پايبندند در باره همين موضوع يک رفراندوم برگزار کنند. اگر آن زمان مثلا مردم ۷۷ درصد به قانون اساسی رای دادند امروز بايد ۹۹ درصد رای بدهند. بايد اين زمينه را ساخت تا اگر حريف از اين مسئله شانی خالی کرد مردم بفهمند که حکومتيان به جايگاه خود اعتماد ندارند. مثلا آقای سيد‌احمد خاتمی می‌گويد ولايت فقيه کشور را از چند جنگ نجات داده است ولی آقايان نمی‌گويند که اين عملکرد ولايت فقيه بوده که بهانه به دست دنيا داده که می‌خواسته‌اند به ايران حمله کنند.



بايد در نظر داشت که نجات کشوری مثل ايران کار يک شب و دو شب نيست و ما در پی اينيم که تشکلی فراگير (حتی با شرکت قائلات به "حکومت اسلامی") شکل بگيرد (اينکه البته آن‌ها خود نخواهند در اين تشکل باشند مسئله‌ی ديگری است).



خبرنگاران سبز: با توجه به کوشش‌های نه چندان موفق گذشته برای تشکيل چنين کنگره‌ای، شما فکر می‌کنيد چه چيزی اکنون تغيير کرده است تا موفقيت چنين تلاشی را باعث شود؟



ــ من ضمن احترام به مواضع افراد و گروه‌ها مجبورم اين را بگويم که کسانی هستند که افتخار می‌کنند که از ۳۲ سال پيش در مقابل ج.ا. ايستاده‌اند. حرف بنده اين است که اين اشتباه است. ج.ا. (چه با فريبکاری و چه با اعتقاد)‌ يک روزی محبوب مردم بوده است. کاری به مبنايش ندارم. اتفاقا کسانی که آن زمان چه از نظر سياسی و چه با عمليات نظامی جلوی ج.ا. ايستادند بهانه سرکوب خشن را برای ج.ا. فراهم کردند. نوع مخالفت‌ها به گونه‌ای بود که به نظامی که در آن مقطع محبوبيت داشت بهانه داد. البته اين مقبوليت به تدريج کم شد. بايد واقع بين بود و همه بايد اشتباهاتمان را بپذيريم. کنگره ملی را هم برای همين گفتم. مرزبندی اتحاديه‌ها و تشکل‌ها پيش از شرکت در آن‌ها را محدود می‌کرد؛ شايد هم رسانه کافی نداشتند و نتوانستند پيامشان را منتقل کنند.



بايد کوشيد همه نحله‌های فکری در اين کنگره وجود داشته باشند و هيچ کسی مدعی نظارت استصوابی (برای ورود يا عدم ورود ديگران) نباشد. البته می‌دانم که با توجه به ترکيب نخبگان سياسی ما اين کاری بسيار مشکل است ولی غير ممکن نيست. بايد با استفاده از نظر سنجی کاری کرد که اين ايده فراگير شود و خبرنگاران بايد بکوشند از قدرت خود استفاده کنند تا کسی نتواند در اين ميان رای ممتاز داشته باشد يا ديگران را محدود کند. البته هنوز چيزی مشخص نيست و حتی جزييات هم بايد به نظر سنجی و افکار سنجی گذاشته شود.



خبرنگاران سبز: البته واقفيد که اجرای چنين طرحی بسيار سخت است.

ــ بله سخت است بخصوص که مردم داخل کشور دسترسی راحتی به رسانه‌های مجازی ندارند ولی راه‌های علمی‌يی هست که می‌توان به آن‌ها انديشيد. من معترفم که فراگيری صد در صد ممکن نيست ولی بايد به حداکثر فراگيری برسيم.

.....

بخش پايانی اين گفت‌وگو در فرصت بعدی تقديم خوانندگان خواهد شد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر